دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

عنوان پست بعدی

به نام یزدان پاک


سلام


اینکه هر شغلی وظایفی در قبال جامعه دارد و میبایست بدون قید و شرط گردن به انجام آنها بدهد ، صحیح ترین واژه ایست که به معنی مردم داری و رعایت قوانین میباشد ، حال آن وظایف چیست ؟

و در این میان میبایست جامعه هم در برخورد با این مشاغل ، مواردی را رعایت نماید .

قبلا بطور جداگانه در این خصوص پست هائی ارائه شده ، اما به این جهت که در ابتدای فصل زمستان هستیم و حساسیت شغل رانندگی صد چندان میشود ، در پست بعدی ، به این مهم خواهیم پرداخت ، امیدوارم به ارائه نظرات سازنده در پر بار تر شدن این مطلب بنده ی حقیر را یاری بفرمائید .


تا بعد ...

نیاز رانندگان به تامین امنیت شغلی پایدار

به نام یزدان پاک


سلام


تامین معاش یا همان درآمد برای هر انسانی و در پی آن خانواده اش برای ادامه ی زندگی جزئ لاینفک از حیات میباشد .


داشتن شغلی برای این درامد هم جزو واجبات است ، و تامین آتیه ی شغلی هم ،  نیازی برای داشتن زندگی همراه با کار و تلاش و و بدون استرس می باشد . کارگران روز مزدی یکی از دغدغه هایشان کار فرداست !!! این استرس خود دلیلی موجه و قوی برای دلنبستن به کار امروز است ، چرا که غم نان برای فردا خود دغدغه ای برای کارگران روزمزدی و باعث پراکندگی افکار کارگر میباشد .


مشاغل خطیر ، با توجه به حساسیتهای موجود ، نیاز به پرسنلی دارند که توانائی کامل انجام آن را دارا ، و وسایل و ابزار لازم را در اختیار داشته باشند ، مسلما شرایط ایده آل روانی خود یکی از همین ابزار میباشد ، اگر جراحی در حین عمل دغدغه و دل مشغولی شدیدی داشته باشد ، یقینا نتیجه ی عمل ، آن نخواهد بود که انتظار میرود !!!


رانندگان درون و برون شهری با توجه به اینکه در بخش حمل و نقل و ترافیکی بسیار موثر و نتیجه ی تلاش آنها بر جامعه اثر مستقیمی  دارد ، یکی از همین مشاغل میباشند ، که متاسفانه به صورت روز مزدی و بدون هیچ پشتوانه ای مشغول بکارند و هر آن ممکن است بنا بر سلیقه ای از کار بر کنار و یا مجبور به ترک کار شوند .


از طرفی ، کار آفرینان عرصه ی حمل و نقل با توجه به هزینه های کمرشکن موجود و مبالغ هنگفتی که در این صنعت لازم به سرمایه گذاری دارند ، و امثالهم ، سعی در صرفه جوئی و گاها ، اجحاف در حق رانندگان دارند ، شرکتها ی مطبوع نیز با عنایت به خصوصی بودن ، قوانینی دارند که عمدتا به نفع رانندگان ، همان اهرم های اجرائی این صنعت نمیباشد .


1-حقوق مناسب با شغل و خطرات و احتمالات اطراف آن .

2-اضافه کاری ، برای ساعتهای معطلی در ترمینال و شرکتهای مسافربری که هیچ کدام به خواست رانندگان نیست و تنها و تنها برای درامد مطمئن و بالاتر مالکین و شرکت های مسافربری است(سهم خواهی رانندگان در این درامدها)

3-بیمه های عمر و تکمیلی که باتوجه به خطیر بودن این شغل از ملزومات رانندگان برای بعد از فوت  شان و تامین آتیه ی درامدی خانواده میباشد .

4-دورکاری

5-مرخصی های سالیانه و استفاده از تعطیلات (طبق برنامه)

6-بن های کارگری

7- سهام عدالت (کارگری)

8-عیدی و پاداش های مرسوم

9-استفاده از استراحت های پزشکی با رعایت قوانین کار .

10-بهره مندی از داشتن اتحادیه ای به معنای واقعی برای رانندگان نه اتحادیه ای که توسط مالکان اتوبوس اداره بشود .

 همه ی اینها تنها بخشی از مقررات کار برای کارگران شاغل در ایران اسلامی میباشد ، حال چرا  رانندگانی که جان و مال مردم این میهن در گرو آسایش آنهاست ، از حداقل امکانات و مایحتاج زندگی بهره مند نیستند ؟

آیا تنها راه حل این معضل ، استخدام رانندگان توسط شرکتهای مسافربری و یا باربری خصوصی و یا دولتی نمیباشد ، برای مثال رانندگان اتوبوسهای درون شهری(شرکت واحد) ؟

در صورتیکه شرکتهای مسافربری کمی از حقوق حقه ی رانندگان را به آنها اختصاص بدهند ، و اهرمی برای نظارت این قبیل شرکتها در اجرای بدون قید و شرط قوانین کار باشد ، و رانندگان به طرق مشروع و قانونی جذب شرکت های مسافربری بشوند ، اصلی ترین دغدغه ی رانندگان که همانا تامین امنیت شغلی است بر طرف خواهد شد .


شاید یکی از دلایل عدم تمایل شرکتها به تن در دادن به این مهم ، راه های فرار از قانون و سود سرشاریست که به جیب مالکان و شرکت داران سرازیر میشود . برای مثال اکنون که اتوبوسی تصادف میکند ، بار قاچاق حمل کند ، مسافر غیر قانونی جابجا کند ، مقصر کیست ؟ مسلما راننده 

اما اگر این راننده حقوق و مزایای مکفی خود را از محلی غیر از تخلف  و تخطی از قانون !!!!کسب کند آیا نیازی خواهد بود تخلف کند ؟ و آیا بازهم شاهد این گونه تخلفات خواهیم بود و اگر باشیم ، مقصر کیست ، الا شرکت !!!!

بحث در این خصوص طولانیست و نیاز به مخاطب و ادامه ی بحث به صورت پرسش و پاسخ دارد و البته میبایست موارد قانونی نیز در این قضیه لحاظ شود . 

در همین اندازه به این مقال بسنده میکنم و امیدوارم که بزودی شاهد تحولی در این بخش نیز باشیم .


تا بعد...

عنوان و مضمون پست بعدی

به نام یزدان پاک


سلام 


بزودی جهت 2 منظور به پست جدید با عنوان طرح استخدامی رانندگان بین شهری خواهم پرداخت .

اولا برای اینکه با همفکری و مساعدت شما بزرگترها ، بتوانم کلیات و جزئیات لازم برای این طرح را پی ریزی و هدف گذاری نمایم .

دوم : دوست گرامی جناب میرشاهی که دبیر سرویس و مسئول صفحات "جاده ای و شهری" هفته نامه حمل و نقل   راهستند ، پیشنهاد مطلبی در خصوص رانندگان را دادند و لازم دیدم برای دومین مطلب ، بهتر است به مشکل ریشه ای و زخم کهنه ی رانندگان که همانا تامین امنیت شغلی و استفاده از مزایای شغلیست بپردازیم .


نظرات و راهنمائی های شما سروران باعث رشد و پختگی مطالب و بارور تر شدن وبلاگ راننده ها خواهد شد . از اینکه با همیم خوشحالم .


 لینک مصاحبه ی اخیر با جناب میرشاهی :

http://tweekly.ir/fa/Main/Page/88/6/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A


تا بعد ...

3-چگونه میتوان راننده ی اتوبوس شد ؟


به نام یزدان پاک


سلام


در ادامه ی مبحث ورود به سیستم های حمل ونقل به آخرین مرحله در حمل و نقل جاده ای میرسیم که البته مهمترین قسمت میباشد ، چراکه تا نباشند پرسنل مشغول در بخش جاده ای مسلما ، سیستم حمل و نقل به هیچ  کاری نمی آید .


معمولا شرکتهای مسافربری مالکینی در اختیار دارند برای تهیه ناوگان حمل و نقل(که البته به خودی خود ؛ این شیوه نه تنها صحیح نیست بلکه برای کنترل و پائین آوردن حوادث جاده ای ، خطرناک هم هست) .


و این مالکین هم برای راه اندازی و بکار گیری وسایل نقلیه ی خود ، رانندگانی احتیاج د ارند (که همانطوری که بکار گیری مالکین به شیوه ی فوق الذکر اشتباه میباشد ، پیرو آن اشتباه ، بکارگیری رانندگان هم به این سبک ، اشتباه ، و باعث نابه سامانی در حمل و نقل میگردد که همگان به آن واقفیم ؛ اما برای همین شیوه ی اشتباه و رسیدن به آن هم نیاز به طی مراحلی است ، که در پی می آید ).


برای تبدیل شدن به رانندگان حرفه ای جاده ای ، طی مراحل ذیل الزامیست :

1- دارا بودن گواهینامه ی پایه دوم 

2- دارا بودن حداقل 23 سال تمام (که به نظر حقیر اینهم یکی از همین اشتباهات میباشد )

3- دارا بودن حداقل مدرک تحصیلی سیکل(سوم راهنمائی) 

4-تاییدیه از یکی از شرکت های مسافربری ، مبنی بر اینکه شما حداقل 2 سال به عنوان مهماندار در آن شرکت مشغول به کار بوده اید .

5-دارا بودن ، کارت پایان خدمت وظیفه ی عمومی .

6-طی مراحل ابتدائی برای اخذ گواهینامه .


1-6-شرکت در کلاس های بازآموزی و دریافت کارت  مذکور.

2-6-اخذ گواهینامه ی پایه یکم .

3-6-عضویت در انجمن صنفی رانندگان بین شهری بخش مسافر.

 4-6-شرکت در کلاس های حرفه ای مخصوص رانندگان اتوبوس های بین شهری ( معمولا این دوره از کلاسها یکماه میباشد)

5-6-تهیه مداراک لازم برای دریافت کارت هوشمند رانندگان حرفه ای بخش مسافر(که عمدتا شبیه همان مدارک گواهینامه میباشد و به انضمام سوئ پیشینه ی کیفری)

6-6-بعد از اخذ کارتهای حرفه ای و هوشمند رانندگان بخش مسافر ، به شهرک آزمایش مراجعه و مراحل دریافت دفترچه ی کار با اتوبوس را طی میکنیم تا نهایتا دفترچه ی ساعت زنی را دریافت کنیم .(لازم به توضیح است که تا کنون مسیرهای مختلفی برای حذف این دفترچه از سیستم ناوگان صورت گرفته ، ولی بدلیل ناکارآمدی و نقص برنامه ریزی موثر نبوده و اجرا نشده ، که شایان ذکر است بودن این دفترچه هم محاسن و هم معایبی دارد که در صورت امکان پستی در این خصوص اختصاص خواهم داد.)

بعد از دریافت مدارک فوق میتوانیم در یکی از شرکتهای مسافربری برون و یا درون شهری مشغول بکار شویم .

البته سابقا بر این منوال بوده که ، چنین رانندگانی مدتی با حقوقی ناچیز بکار گرفته میشدند تا تجربه ی لازم را برای هدایت اتوبوس کسب و سپس مجاز بودند به تنهائی عنان اتوبوس را بدست بگیرند که جدیدا هم با شیوه ای بهتر ، و آن اینکه : رانندگان بعد از اخذ دفترچه در آن قید میشود یکسال بعنوان راننده ی دوم میتوانند مشغول بکار شوند ، که این مورد یکی از موارد بسیار حرفه ای و کارآمد برای تربیت راننگان با تجربه و کارآزموده میباشد .)


حال پس از این دیگه آیا بتوانید در شرکتی مشغول بشوید یا خیر بستگی به کمی شانس و از آن مهمتر لیاقت خودتان دارد .

شغل رانندگی یکی از مشاغل طاقت فرسات که البته درآمدی حلال و پاک دارد ، دوستانی که در این شغل هستند ، از خصوصیات اخلاقی خاصی در طی این سالها برخوردارمیشوند که ، انزوا و گوشه گیری یکی از آنهاست . 

متاسفانه بخاطر برخورد ، قهری و استثماری ، شاغلین این حرفه ، از اعتماد به نفسی پائین برخوردارند ، با اینکه شغلی بسی خطیر در دست دارند ، از هیچ مزایائی بهرمند نیستند و هیچ ارگان و یا نهادی حامی این قشر از زحمتکشان جامعه نیست .

اما هیجان در کار یکی از همراهان همیشگی این شغل و ساکنان در جاده هاست ، برخورد با عامه ی مردم و سلایق مختلف یکی از روزمرگی ها و تنوعات این حرفه میباشد .و از همه مهمتر در صورت پرداخت به موقع یکی از نقدترین مشاغل است .

به تازگی از بانوان محترم هم توانسته اند بعد از طی مراحلی که ذکر شد ، در این حرفه مشغول بکار شوند . این مهم میتواند در بکارگیری بانوان در بخش حمل و نقل مسافر درون شهری اهمیت بسزائی داشته باشد و بازار کار مناسبی را ایجاد کند .

Image result for ‫عکس از رانندگان اتوبوس‬‎


بانوی محترمی که راننده اتوبوس هستند .

Image result for ‫عکس از رانندگان اتوبوس‬‎

 و همینطور خانم راننده ی کامیون اگر اشتباه نکرده باشم ایشان سرکار خانم آزاده شمس هستند که به اتفاق همسرشان با تریلی خودشان کار میکنند .



تا بعد...

آقای وزیر !!!!

به نام یزدان پاک


سلام


هفت شهر عشق را عطار گشت 

ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم


سالها بود که با اشتیاق و پشت کاری عجیب دنبال اهدافی بودم که به نظرم برای آیندگان و میراث خوران شغل رانندگی اونم بین شهریش مفید خواهد شد ! اما حاصل کار چه بود ؟

مکاتبه و ارسال ایمیل های متعدد برای وزارتخانه های مرتبط ، اداره جات مختلف و  انجمن های صنفی ، و پیگیری های مدام و البته بدون حصول نتیجه ای ، میگن هر چه فکرشو بکنی به سرت میاد !! همیشه از اینکه راننده ای به سنین میانسالی برسه ، و دچار آفت های شغلی بشه ! 

کارگری که کارش بالا رفتن از داربسته ، اگه براستی، روزی بیفته و بعد از درمان(البته اگر زنده بمونه) دیگه قادر به بالا رفتن از داربست نباشه و شغل دیگه ای هم نداشته باشه و جوان هم نباشه !!!! تکلیف خودش به جهنم ؛ خونوادش چه میشه ؟؟؟

 حالا اگر راننده ای به طرق مختلف ، دیگه توان کار با ماشین های سنگین را نداشته باشه ، هنری هم نداره که اگر داشت ، مطمئنا راننده نمیشد !! از کجا بیاره بخوره تا نمیره ؟؟؟

لابد جواب خواهم شنید که باید عاقبت اندیش و ووو چه و چه ، اگه دزد نبوده باشه و به حقش که چندرغازی بیش نبوده قانع بوده و نتیجه ی زندگیش نداری بوده چه باید بکنه ؟؟

اما آقای وزیر همه بهم گفتند و من آب در هاون کوبیدم ، دکتر جون (محمود الدوله) فرمودند رانندگی از کارهای مفرحه و سختی کاری که حقمون بود را به راحتیه کشیدن قلم ، توسط کودکی نادان بر ، برگی تاریخی حذفش کرد !!! محمود خان تو که در عرصه های مختلف سرآمدی ، اینو بدون همیشه بیادتیم خیلی ها برعکس دعاگوتن !!! نمیری که مردن برات کمه !!!

آقای وزیر کار و تعاون اجتماعی ، شما که تا اسمی از کارگران میاد اشک توی چشمات حلقه میزنه البته شاید به این دلیل باشه که خودتو با وزرای محمود خان میلیاردرالدوله مقایسه میکنی !!!! برای شما هم نامه و ایمیلی فرستادم دستور پیگیری داده بودی ، چند باری هم زنگ زدن ، کمی تهدید ، کمی توزین منه بی همراه و آخرشم رفتم به زباله د ان تاریخ !! 

به راستی چرا ؟؟؟ یعنی این مسئولین که دم از مسلمانی که فکر کنم تنها مورثیه اون سلمان باشه !!! میزنن ، چرا آنی و یا کمتر از آنی خودشونو جای قعر نشینان جامعه نمیزارن تا بفهمن مسلمانی که هیچ ، اینجا گرسنگی و درد نان ، ایمانها داده به باد !!

نگین که فلان کس و بهمان کس رفتند برای اسلام شهید شدند ، که نتیجه شهادت اونها رشادت شماهای امروزیه ، پس اونها شاید نمیدونستن میراث خورانی چون ضحاک دارند .

آقای وزیر هر وقت خلبانی تعداد پروازهایش به حد نصاب برسه یا بعلت بیماری خانه نشین بشه و یا توان پرواز نداشته باشه باهاش چکار میکنید ؟؟؟ ما به یک دهمش راضی هستیم ، وزیر جون قربونم برید!!! که درده  سیاسی شده دردتون ، غم صندلی شده ، کابوستون ، ترس از خونه نشینی شده سایه عزرائیل بالای سرتون !!! تا اسمی از کاندیداتوری میاد صبح اول وقت زنبیلتون اول صفه که مبادا یه کار بلدی جای شما را بگیره ؛میشه بفرمائید ، این توبره ی ملا نصرالدین ، کی میخواد پر بشه ، دکل و نفتکش و پول 8 سال نفت و معادن و ذخایر زیر و روی زمین و ... بستون نیست ، بابا کمی هم بزارید برسه به دست اهالیه جهنم !!! بهشتیان !! مروتتون کجاست ؟؟؟

شرکتی که براش جوونیمونو گذاشتیم تا اون بشه همسفر امروزی ، تا از هیچی بشه مایه دار ، بجای  رنو اونم 2 درش حالا لکسوس سوار بشه ، حسینی که الان شدی حاج حسین پرواس ، میتونی بخوری و اطرافیانت و نبینی ، اینها ،،محمود حاتمی ، حسین کشانی ،سیامک سهیلیان ها ، و...همونهائی هستند که روزی برای حفظ آبروت ازشون خواهش میکردی و ریش گرو میگذاشتی ، اونها رفتند و مردند و تنها مغلطه ی زبون بعضیا شد یه دزد کمتر !!!د لامذهب اگه دزدی کرده بودن الان اونا هم چندتا مان داشتند نه بخاطر درامدش بلکه برای احترامی که بعد از فروش هر دستگاه بهشون میزاری !!! آره یکی یکی دارن کهنه سربازهات میمیرن و تو هم به روی خودت نیار .

یعنی ما حق نداریم بخاطر مشکلات و معضلاتی که باهاشون دست به گریبانیم و حل نمیشن بریم توی کوه !!!!


تا بعد...

اگه بعدی باشه !!!