مترسک

به نام یزدان پاک 

سلام 

زمانی که با اتوبوسهای جدید با سرعت توی جاده های کشور چهار اقلیم مان سفر میکنیم و حسب اتفاق جاده از کنار مزارع رد شده باشد ، چشم اندازی زیبا ، نظرمان را جلب میکند در آن بین مترسکهای بیچاره که محکوم به سکون هستند با زبان بی زبانی : فریاد از سکوت و سکون میزنن و مینالند که ما محکوم برای سعادت روزیه شمائیم میاستیم با وجود خستگی تا کلاغهای روزگار بذر زحمات شما را نخورند . 

پدرم خدا رحمتت  کند کاش بودی ، کاش بودی ، که وجودت سایبان رحمت بود و نیازی به مترسکها نبود . 

خدا همه پدران و درگذشتگان را بیامرزد. آمین 

تا بعد...

خداحافظی

به نام یزدان پاک 

سلام 

دوستان پیشترها گفته بودم : نه از روی تمایل بلکه اجبار ،  مشغول حرفه رانندگی شدم ، لیکن خدا را بجهت داده ها و نداده هایش شاکرم ، اما امروز از دنیای رانندگان حرفه ای اتوبوس ( کار دائمی ) خدا حافظی میکنم البته هر از چند گاهی شاید ماهی یکی دو سرویس ، کار برم اونم بنا به دلایلی ، شاید یکی از دلایل تولد وبلاگ رانندگان ، دغدغه خاطری بود که نسبت به این شغل و محرومیت هاش داشتم ، تا با دوری از این کار فراموشم نشن ، باشد گشایش و فرجی باشد . 

 آمین 

تابعد...

365 جمله طلائی

به نام یزذان پاک 

سلام 

دوستان از امروز میخوام هر از چند گاهی جملات قصار و جالبی ، از کتابی با عنوان 365 جمله طلائی  که خیلی سال پیش همسر بهم هدیه داده بود را برای تنوع برایتان چاپ کنم امیدوارم شما هم مثل من خوشتان بیاد !  

حقیقت ، چون روغن بادام است ، همیشه به خورد دیگران میدهیم بدون اینکه میل داشته باشیم قطره ای بخوریم ( سقراط )

راه ورسم

آنچه بر لوح زمان میماند  

         راه و رسم سفر است 

                   رهگذر میگذرد.........

عزیزان سفر کرده

نوشته ها بهانه اند ................ 

          فقط مینویسم که ................ 

                     یاداوری کنم بیادتان هستم ............... 

                                       باورش با شما ......................