ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
به نام یزدان پاک
سلام
این پستم ناخواسته کمی دیر به چاپ رسید که پیشاپیش عذر میخوام .
سال 82 بود و زمستان ، سالهای اخیر واقعا بارش و نزولات جوی خیلی کم شده ، اما اون سال و سالهای قبلش واقعا زمستانهای تقریبا خوبی داشتیم ، مثل همیشه ، حدود ساعت23 میرسیدیم به این منطقه همیشه تلاش میکردم تا دیرتر از این ساعت از این منطقه عبور نکنم ، چراکه ساعت که از 23.30 میگذشت ، هوا یکدفعه شدیدا رو به سردی میرفت ، پس برای اینکه تا جاده یخ نزده از این منطقه عبور کنیم لازم بود ، قبل از ساعت 23 و یا حداکثر 23.30 از این منطقه رد شده باشیم .
اون شب ، مثل همیشه سر موقع رسیدم اونطرف گردنه ، جاده را بررسی کردم و مثل همیشه بود ، اونطرفی که ما بودیم ، آب برف و باران که معمولا باهم میبارید در حال یخ زدن و طرف دیگه با برف سفید شده بود ، راه افتادم ، جاده خلوت بود ولی نور چراغهائی اون سمت جاده ،توی شب دیده میشدند ،
ادامه ی راه چندان وضعیت مناسب نبود قسمتی از جاده که از بالا دیده نمیشد ، شبهای زمستانی همیشه مه گرفتگی داشت و اون شب هم شدیدتر از همیشه ، که باعث کندی حرکت میشد ، بهر تقدیر به اون سمت جاد ه رسیدیم ، رفتم بالا ، جاده پیچ و خم زیاد داره هم اونطرف هم اینطرف ، پیچ آخری از پائین شلوغ به نظر می آمد ،
ترافیک تقریبا حدود 500متری ادامه پیدا کرده بود ، سر بالائی و برف باعث میشد ، اتوبوس با اینکه ایستاده ولی سر بخورد (قسمت عقب ماشین بخاطر موتور و گیربکس ، دیفرانسیل سنگین تره و باعث کشیدن اتوبوس به سمت خودش میشه ، مخصوصا اگر زیر لاستیکها یخزده باشه ) شاگردمو فرستادم تا زنجیر را بصورت دنده 5 بزاره زیر چرخها ، عقب ثابت شد ولی سر ماشین به سمت پرتگاه سر میخورد که به دلیل لرزشهای ماشین بر اثر کارکرد در حال ایستادن بود ، ناچار با سنگ و یه لنگه زنجیر دیگه سر جلو را هم ثابت کردیم اما ، اوضاع پایدار نبود ، همکارمو فرستادم ببینه اوضاع از چه قراره که خبر آورد یه تریلی کش FH تک محور لیز خورده و قیچی کرده موقعیتشم جوری هست که حتی سواری هم نمیتونه از کنارش عبور کنه ، توی همچین مواقعی نباید با تنگ کردن جاد ه مانع از رسیدن نیروهای امدادی شد ، ولی متاسفانه سواری ها بهر دلیل رفتند و هم خودشون گیر کردند و هم راه ماشین آلات امدادی را بستند و راه برگشتی هم نبود ، تا ساعت 9 صبح روز بعد معطل شدیم توی اون سرما ، تا گروه امداد توانستند از کنار کوه و جاده راهی فرعی باز کنند و سواری ها را رد کنن و تریلی را بکشن تا جاده باز بشه ، نمیدونم میشه تصورکرد توی اون شب مسافرا که نه میشد بخاطر سرما بیرون بایستند و نه توی اتوبوس که به دلیل وضعیت خراب جاده و جا گیری بد اتوبوس شرایط موجود دلهره آور بود چی کشیدن یا نه ؟
تا بعد...
این عکس ارتباطی به جاده فوق الذکر ندارد و صرفا تزئینی میباشد .