ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
به نام یزدان پاک
سلام
توی این دنیا معمولا همیشه و در همه جا برای اثبات حقانیت نیاز به شاهد داریم ، چرا که راستی و درستی کلا بی معنی شده و حرف راست را از کسی نمیشنویم حتی از خودمون !!!
اما شهادتی که میخوام بگم مربوط به اثبات نیست ، حقایقی هستند که میبینیم و قدرت تغییر آن را به هر دلیل نداریم . اموری هستند که شاهدشونیم و انجام میشن ، بدون اینکه کمترین تغییر را متحمل بشوند !!تولد ، آیا میشه از زاد و ولد جلوگیری کرد ، اگر باروری را از جامعه ی بشری حذف هم بکنیم ، در نباتات و جانواران همچون برنامه ی تکراری شاهد آن خواهیم بود که البته کلی هم خوش میگذره و خوبه !!!!
اما بازم منظورم این شهادت نبود ، رفتن و به دیار ابدی پیوستن یعنی مردن ، حالا مردن ها هم توی دنیای امروز رنگ و بوی مختلفی دارند و و به نسبت محل فوت اسمش فرق میکنه ، اگه اهل داعش باشی به هلاکت میرسی ، اگه جزو جبهه های موافق باشی شهید میشی ، اگه مثل من آدم معمولی باشی و کسی را توی این دنیا نداشته باشی ، فوت میکنی و به زبان ساده تر میمیری ، و اما آیا واقعا تعابیری که استفاده میشه صحیح و به جا هستند ؟
واقعا تعریف مشخصی برای معنیه زندگانی نیست هر کس از ظن خود شد یار من !!!! هر کس با ، روش خودش تفسیر میکنه حتی همون علامه های دهری که میپندارند که علامه دهرن ،،، اما رای به منفعت عده ی قلیلی میدن و عموم جامعه را در بر نمیگیرن ، از این آسمون ریسمون بافتن ها که بگذریم ، تا به امروز شاهد فوت خیلی از فامیل و دوستان و آشنایان بوده ام ، اما مرگ بعضی بیشتر و عمیق تر تاثیر گذارند ، مثلا همین اواخر همکار قدیمی محمود حاتمی به دیار ابدی شتافتند ، خوب مرگ ایشون برام ناراحت کننده بود ولی از اونجائی که مدتی بود به دلایل مختلف از جمله غیبت من بخاطر عمل جراحی همدیگه را ندیده بودیم و بعد از مراجعت از استراحت متوجه مرگ اون مرحوم شدم ، کمتر از سفرابدیه دوستمون سیامک سهیلیان متاثرم کرد ، مخصوصا که مرگ سیامک مثل خیلی از مرگ های جدید بعلت بیماری سرطان و نبودن توان مالی و متعاقبش ، نبود امکانات برای همه ی مردم پیش اومده ، حالا اگه سیامک راننده نبود و مثلا اهل !!! یکی از این ارگانهای رنگارنگ بود یا اصلا مبتلا نمیشد !! یا اگه میشد حداقل چند سالی فرصت استفاده ی بیشتر را داشت ،، هرچند گفته میشه مرگ حقه و شتریه که در خونه ی هر کسی میخوابه ولی برای فقرا معمولا زودتر و برای اهل دنیا و آخرت برای بهره بردن از فیوضات کاملا دنیوی و نهایتا اخروی دیر تر حادث میشه !! مثال این جمله به وفور بین سران موجوده و نیازی به اسم بردن های تکراری و دردسر ساز نیست .
سیامک سهیلیان ، حدود یکماه قبل پی به بیماریه مهلکش میبره ، و حدود یک هفته پیش هم بدون اینکه مجال درمان داشته باشه رخت سفربر بسته و ابدی شد ، حالا چون اون مرحوم راننده و از قشر عام مردم بود نه اسمی ازش برده میشه ، نه قطعه ای هست که هرچند توی دنیا جاده نشین بود لاقل مابقیه زندگیش یه جای خوش مکان دفن بشه !!! نه برایش ختمی آنچنانی گرفته شد و نه از ارگان و نهادی خونوادش حمایت خواهند شد ، خونواده ای که تازه اول بدبختی ها و دردسرهاشونه !!!
به راستی ، حکومت داری یعنی این ؟ معنی مساوات و عدالت و حقوق شهروندی و ... یعنی این ،،، ؟
اما ...
تا بعد...
سیامک جان برادرم ، راحت بخواب که شاید بشه گفت از نامردی ها راحت شدی روحت شاد ، شاید کسانی که توی عمر کوتاهت به تو ظلمی کردن با دیدن این عکس شاید و بازهم شاید شرمنده ، فقط شرمنده بشن و به راه بیان .
و من و امثال من هم که درگیر جریان این طغیان زندگی شدیم فقط و فقط از روی اجبار شاهدیم ، باور کن که از روی اجبار شاهدیم .
سلام مجدد
- جناب کمانگیر اگه یادتون باشه زمانی که آیت الله مشکینی و آیت الله مهدوی کنی فوت کردند برای هر دوشون عزای عمومی اعلام کردند به نظر شما این کار باعث شد اونها در یادها بمونند؟
- ماجرای خاکسپاری حافظ رو هم که حتما خوندید:
رﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ.
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
«ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ»
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ «ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ» ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ.
تاریخ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺩﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﻭﻥ، ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ
- این شعر مولانا رو هم حتما خوندید:
دنیا همه هیچ واهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ برهیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ
- نتیجه اینکه: چه اهمیتی داره که حکومتها بعد از مرگ یک نفر، از او با احترام یاد کنند و براش مراسم مفصل برگزار کنند و یا اینکه اونو در قطعه ی خاصی دفن کنند؟! به نظر من این تشریفات هیچ تاثیری در ماندگاری انسانها نداره ..مردم از کسی به نیکی یاد می کنند که درست زندگی کرده و با مردم خوب تا کرده ، فرق نمی کنه این فرد چه شغل و مقامی داشته باشه: رفتگر باشه یا معلم یا راننده یا دکتر یا .....
سلام






آفرین بر بانوی همیشه معلم ، می ایستم و سر تعظیم در مقابل آموخته و معلمم فرود می آورم .
سلام
ممنونم از حضورتون و دعوت به وبلاگ
در خصوص مرگ حرف زدن سخته تابحال هم تجربه نشده و هم بایر به تنهایی این مسیر رو پیش رفت ولی به نظرم اگر آمادگیش رو داشته باشیم و خودمون رو برای مواجهه باهاش آماده کرده باشیم و حقی بر گردنمون نباشه لذت بخش میشه و خواستنی تر از عسل
سلام
ممنون از قبول دعوت و حضور سبزتون ، باعث افتخار منه که تشریف آوردین .
به نظر حقیر ، چون تعابیر مربوط به مرگ مختلف و هیچ کدام اثبات شده نیستند و متاسفانه راهیست که باید رفت و اونم تنهائی کمی تصمیم گیری در مورد خوش آیند بودنش سخت تر از مرگ میشه ، بهر تقدیر باید پذیرفت .
سلام




خدا رحمتشون کنه
جناب کمانگیر وقتی عباس کیارستمی کارگردان نامدار کشورمون، جونش رو به خاطر یک پولیپ ساده ی روده از دست می ده، ما مردم ساده و معمولی چاره ای نداریم جز اینکه سطح توقعمون رو پایین بیاریم!
سلام و سپاس از حضورتون خدا رحمتشون کنه !!!
امیدوارم زندگیه ابدیه شادی داشته باشن ، علی الرغم اینکه توی این دنیا شادی حبابی بیش نبوده
سلام
مسئله ابنه که رسیدگی فقط واسه رئیساست.پدر من هم یک کارمند نمونه و زحمتکش بود ولی از فهمیدن سرطان تا مرگش کمتر از دو هفته طول کشید که مهمترین دلیلش ضعف پزشکی بود...اما پس از این واقعه هیچ شرکت و بیمه ای پشتیبانش نبود...خودش که رفت اما شرکتش حق مارو هم نمیدن
سلام خدا رحمتشون کنه ، میتونم بفهمم ، اشخاصی که معلوم نیست از کجا و کلا معلوم الحالن ، میتونن نسخ صد من یه غاز بپیچن و چون زحمتی متحمل نشدن ، شعارهای رنگارنگ بدن ، اما یه چیز و خوب میدونم دنیا اینجور نمیمونه !!!