ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
به نام یزدان پاک
سلام
ییهو یادم به یک رباعی افتاد که خیلی دوستش داشتم و دارم گفتم شما دوستان که خودتون مخزن الاشعارین ولی یاداوریش بد نیست :
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا فارغ از احوال دل خویش تنم
ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر، ننمائی وطنم
تا بعد ...
منم همیشه اینو زمزمه میکنم..البته این مدلی:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا روزگار من اینجوری شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
سلام شب بخیر مگه روزگارت چه جوری شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
شعر بســیییار زیباییست،البته این شعر رباعی نیست ادامه هم داره و در قالب غزل، توسط مولوی سروده شده.
البته احتمالا اینو مولانا زمان مجردیش گفته روایت داریم که بعدها تغییرش داده و گفته:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
گر روم دیر به منزل چه بگویم به زنم...؟!
سلام کلی سرکار بودم
جالب بود