ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
به نام یزدان پاک
سلام
یاد این ترانه افتادم که میخوند :
تو این حس و حال عجیب و غریب
دو تا بال میخوای که رو شونته
الان توی اون حس و حالم که نمیخوام روی زمین باشم و اگه میشد ، از بالا به زمین نگاه کنم مثل عقاب و نترسم از اینکه بعدا مصداق این بیت از شعر باشم که : از ماست که بر ماست ؟؟؟
دنیا و باوراش خیلی مدرن شدن خیلی جلوتر از ذهن و باور من پیش میرن انگاری من حداقل توی 50 سال پیش همون زمونی که دسته چک مرد تار سبیلش بود همون وقتی که اگه مردی با زنی هم صحبت میشد چشماش زمینو گود میکرد اما طرفو اگه صد بارم میدید نمیشناخت و آبجی ، آبجی قرقره دهنش بود نه ...
2تا بال میخوام ،، اما روی شونه های من نیست ؟؟ چسبیدم به این خاک سیاه و جدا نمیشم ؟؟
تا بعد...
سلام خیلی وقت بود نیومده بودم
خوب هستین؟
ممنون که در طی این مدت وبلاگم رو همراهی می کردین واقعا مرسییی
سلام
سر که در ره جانان بود
بار گرانیست کشیدن بدوش
شاید بنظر تملق و یا تظاهر بیاد اما عمیقا با علی (ع) اولادش وابستم غرق گناهم اما وبلاگ شما و دیگر دوستان مرتبط به موضوع مهدویت تسکینی بر دلهاست . ممنون که در این راه زحمت میکشید .
منم مدام سر میزنم
مهدی(عج) یارتون
تو از هر دری بگذری خونته...
واقعا
بیا با هم رفت و آمد نکنیم !
مثلا وقتی می آیی نرو
همشو بخونم.. پیشرفتی در این صنف حاصل میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه همشو نخوندم. ای بابا ....
بد نیست اگر مطالعشون کنی
سلام. بله اینو که خودم میدونم.... اما شما که قبلا از صافکار و مرده شور حرف میزذید!!! اما کارهایی داره انجام میشه... پیشنهادهایی شده از طرف خیلی از کسانی که خواهان تغییرن!! برادر مجازی...!!!! ممنون ازشما








:راضی






:مسخره
نیازی نیست از اتوبوس پلاک ترکیه بپرسیم.. خیلی از اتوبوسها که کلافه از ذرگیریهای کار در خطوط بین شهری هستن ... در خطوط خارجی کار میکنن.. برادر عزیز!!!
شما که دارید زحمت میکشید برای حل مشکلات این قشر واقعا ممنون. خدا توفیقتون بده.. ایشالاه!!!!ا الان عضو کجایید؟؟ منظورم توی این صنفه.. جسارت نشه بزرگوار.. یا علی.
به قول شاعر محترم :







اینا هم نه همون ترکیه ای هاش 



از این صنف جدا شدم و عطای را به لقایش بخشیدم و برمیگردم به همون 2 بیت اول پاسخم



نه بر اشتری سوارم
نه چو خر به زیر بارم
نه خداوند رعیت
نه غلام شهریارم
در مورد اونائی که خواهان تغییرن باید بگم ، پیشنهادات زیادن اما کار از عمل براید نه سخن ،
در مورد اتوبوس هائی که دارن توی خطوط خارجی کار میکنن تموم همونائین که از نقاط ضعف سیستم کنترل فقط استفاده میکنن و سرشون بکار خودشونه و اصولا همونا هم خواهان شرکتی شدن و برچیده شدن سیستم خرده مالکی نیستن پس :
من برای توفیق و دریافت محبت کسی و شخصی کاری نمیکنم و فقط وفقط واسه دل خودم هستش که دارم می نویسم الان هم اگه پست هامو خونده بودین که خوندین
سلام.میشه در مورد کشور ترکیه شما توضیح بدید؟ چند مورد از تفاوتش بگید بی زحمت. ممنون میشم قربان.
علیرضا ، برادر عزیز ! من در صحبت هام و نوشته هام اصلا قصد تمسخره کسی را ندارم و شدیدا از اظهار فضل ناراحتم و نمی دانم که شما از گفته هام چی برداشت کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اما برای کشوری مثل ترکیه با این حجم توریست همین بس که شرکت ها بصورت خرده مالکی اداره نمیشوند . که این امر ، جلوی تعدد سلایق را در اداره هر شرکتی میگیرد و رانندگان هم مثل بقیه مشاغل ، درامدی ماهانه دارند با تامین شغلی و تابع قوانین کشوری !! نه اینکه شخصی اداره بشن و دولتی محاکمه !! در برابر هر انچه میگیرند مسئولن ، و زندگی و کارشان دارای حداقل برنامه ها ، همانند سایر انسانها هستند > برای اثبات سخنانم لازم نیست سند و مدرک بیارم ، جلوی هر راننده با پلاک ترکیه را بگیری و بپرسی ، جواب را بدست می اوری برادر !! مجازی
:(
ما ، در هیچ حال
قلب هایمان خالی از غم نخواهد شد
چرا که غم
ودیعه یی ست طبیعی که ما را پاک نگه می دارد ...
انسان های بی اندوه
به معنای متعالی کلمه ، هرگز " انسان " نبوده اند و نخواهند بود
از این صافی انسان ساز نترس ...
مهمون نا خونده من هر شب به من سر میزنه
میشه تنهایی بازی کرد
میشه تنهایی خندید
میشه تنهایی سفر کرد
ولی خدایی خیلی سخته تنهایی
تنهایی را تحمل کرد …!
خیلی آقایی ! دست شما درد نکنه. دیگه کلا مث اینکه امیدی نیست!!!!!!!!!!!!؟؟؟
مگه شما در این صنف دیگه تشریف ندارید؟؟خیلی تغییر کرده ! والا.. می خواید براتون بگم؟ آقا امر کن تا عرض کنم.
سلام علیرضا خان نمیدنم تعبیر تغییر در این خصوص چیه من هم نا امید نیستم ولی تغییراتی اساسی و بنیادی نیازه پیشنهاد میکنم در خصوص شرکتهای مسافربری کشور همسایه ترکیه کمی مطالعه کنید متوجه تفاوتها میشین بهر حال بازم موافق بحث در این خصوصم چرا که این وبلاگ به همین جهت راه اندازی شده .
یزرگوار سراپا گوشم بفرمائید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام .وبلاگتون خوبه. اما اگه تخصصی تر باشه که پیرامون موضوع و معرفی وبتون باشه بهتر هم میشه.
در مورد لزوم کلاسهای آموزشی راننده ها، شرایط دفترچه های کار ، آیین نامه های جدیدو خیلی مطالب دیگه.. میشه مطلب بزارید.
بنظر شما راهی هست یا وجود داره که این سیستم مالک- راننده خودگردان حذف بشه ،یه دفتری ، سایتی،و... تشکیل بشه، که راننده رزومه کاریشون رو اونجا بزارن و مالکها بتونن با خیال آسوده راننده انتخاب کنن و بدونن ماشین دست کسی هست که سابقه مشخص و مدون وتایید شده ای از یک جای معتبر رو داره.!حتی در مورد مهماندارها.. جایی آموزش ببینن، رزومه داشته باشن.. نه اینکه یه بچه15 یا17ساله شب با مامانش قهرکنه فرداش بیاد ترمینال.. چون از جایی هم خبر نداره با کمترین دستمزد شروع به کار کنه.. و هزاران مشکل پیش بیاد از دزدی تا تهدید سلامتی ... که شما بهتر خبر دارید... میشه تعرفه دستمزدی اداره کار با در نظر گرفتن مشاغل سخت(البته برای بعضی همکاران این شغل جنبه سرگرمی!!! داره) رو در اون لحاظ کرد حتی با 2روز مرخصی در ماه(طبق اداره کار در شغلهای دیگر) که در جهت رفاه اجتماعی و سلامت روانی راننده باشه و هم در جهت کاهش استهلاک ماشین...( البته اگر همکاری لازم رو آقازاده های ذینفع بفرمایند)؟؟
چطور میشه این سیستم رو از اون حالت سنتی در آورد و یک رنگ و لعاب جدیدی زد که یک جو و پرستیژ قابل قبولی پیدا کنه؟اصلا راه داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
باتشکر و سپاس.
سلام مرسی که اینقدر جامع و کامل سئوال کردین و من خیلی خلاصه و کوتاه ولی کلی جواب بدم که :
تا وقتی که شرکتهای خصوصی و سرمایه های ازاد امور حمل و نقل را بدون نظارت اونم از نوع ریالی ، انجام میدن و به نوعی هر جور به صرفه باشه همون کار و میکنن هرگز چنین انقلابی صورت نمیگیره خواسته قلبی یه صافکار ، تصادفه و مرده شور میخواد مردم بمیرن تا بازارش رونق داشته باشه و این در صورتیه که هیچ کس از این فرایند راضی و خشنود نیست .
وضعیت فعلی این صنعت دقیقا مصداق مثالهای فوقه !!!
البته همین جا از کلیه مشاغل بالاخص مشاغل فوق الذکر عذر خواهی میکنم و قصد توهین ندارم ولی عقل میگه کاری را بکن که مفید به فایدس این بحث طولانیه و در حوصله این پست و کامنت نمیگنجه
سلام کمانگیر عزیز


این قضیه بال و اینا الان تعریف از خود بود
امیدوارم نوشتن این پست از غم توی دل نبوده باشه.مابقی حله.
شاد و سلامت باشید
زندگی با تو می ارزد به تمام نا مردمانی ها .....در شهری با مردمانی غریبه در فصلهای سرد نا آشنایی و در زیر بارانهای سنگین ، نگاه هایی خیره به قدمهایم تنها عابری بودم ، که درک کرد با تو بودن می ارزد ، به تمام غربت این شهر ،و زندگی با مردمانی بیگانه، با نگاه هایی خالی از عشقهای دروغین ..زندگی با تو می ارزد به تمام نداشتن ها ...