دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

متاسفانه باز هم سانحه ی اتوبوس ...

به نام یزدان پاک


سلام



البته و صد البته دوستان اتاق ساز و دست اندر کاران صنعت اتوبوس ، با مشاهده ی سوخته های این اتوبوس هم قادر به تشخیص نوع اتوبوس هستند ، اما چرا مدل و نوع و شرکت مربوطه در هاله ای از سانسور مانده !!! 


به گزارش خبرنگار مهر، در ساعت ۱۶ و ۵۰ دقیقه عصر جمعه یک دستگاه اتوبوس که از تهران عازم قم بود در ۵۷ کیلومتری شهر قم آتش گرفت.

علت آتش سوزی هنوز مشخص نشده اما به نظر می‌رسد که اتوبوس بعد از برخورد با گاردریل از ناحیه صندوق عقب دچار حریق شده است.

معاون اورژانس قم در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: اتوبوس در ساعت ۱۶ و ۵۰ دقیقه بر اثر برخورد با گاردیل دچار حریق شد.


خبرنگار محترم مهر که نمیدونم از کجا حقوق میگیری !!! اتوبوس صنوق عقب نداره !!! تنها دلیل آتش سوزی نمیتونه به هیچ عنوان برخورد با گاردریل باشه ، گازوئیلهای ریخته شده توی جاده چرا نمایش داده نشدند و سانسور شدن ، چرا اسمی از اتوبوس اسکانیا برده نشد ، راستی چند میگیری خبر بزنی ؟؟؟؟


چرا در هیچ یکی از خبرگزاری های دیگه از این حادثه خبری نیست و تنها خبر مهم روز حقوق های آنچنانی و نانی برای باری !!!! حوادث ترکیه میباشد ، متوفی چون شاگرد راننده بوده ، کلا لابد مهم نیست !! چطوری تشخیص دادند قبل از حادثه فوت کرده !!!

حالا که دار ه مدت تنبیه شرکت منقضی میشه و قرار بدون هیچ توبیخی دوباره این عزرائیل متحرک روانه ی بازار اونم با چندین برابر قیمت قبل از توقیفش بشه انتشار اخبار مربوطه حرام شده ، نکنه !!!!!!!!!

یه چند روز دیگه هم پلیس محترم راهور :

علت سانحه ی اتوبوس ، عدم توانائی راننده در کنترل وسیله نقلیه و دوباره روز از نو و روزی از نو و تناه اهمیت حوادثی از این دست ، بالا بردن تیتراژ روزنامه های بی خواننده و باری بهر جهت نانی !!!!!!!!!!


آقا این اتوبوس نیست تابوت متحرکه ، مردم شما تحریم کنید و سوار نشین .......

آتش سوزی اتوبوس


تا بعد ...


نظرات 11 + ارسال نظر
خوشنویس سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 23:18

خانم مجد با سلام و تشکر از اظهار لطف جنابعالی بیایید از اول شروع کنیم صاحب محترم وبلاگ بعنوان یک کاربر حرفه ای این صنعت یک نظر کارشناسی که از امثال ایشان انتظار است داد و با توجه به سابقه این اتوبوس مردم را نسبت به ایراد اساسی که در سیستم برق آن موجود است و منجر به فاجعه سوختن 43 نفر در حادثه دو سال قبل همین مسیر شد آگاهی مجدد دادند واکنش جنابعالی به این اطلاع رسانی چه بود؟ خانم عزیز هیچکس در مورد سوختن نسل دهه 60 مخالف نظر شما نیست و در اینجا بنده فراتر رفته نسلهای قبل و بعد از شما را هم فنا شده می بینم ولیکن بنظرم طرف مخاطب و گلایه شما مردم ایران با تمامی انتقاداتی که در نگرش آنها وجود دارد نیست و همانا نقطه مقابل آن است شما مشاهده کردید که زمانی نفت بشکه ای 120 دلار هم فروخته شد آیا تاثیر افزایش قیمت نفت را در اقتصاد خانواده خود مشاهده نمودید واگر نه رد آن پولها را بعنوان نمونه در حقوهای کلان مدیران نالایقی که بر سر کارند جستجو کنید همان دریافتی های کلان که طشت رسوایی آن را در کانال تلگرام برملا کردند یعنی همان کاربران فضای مجازی که حال به تعبیر شما اکثرا بدنبال هجویات هستند بهر حال من و شما و همین آقای شوری هر کدام بنوعی قربانی سیاستهای غلط هستیم و همگی سرنشینان یک قایق در این دریای مواج هستیم و اگر انتقادی به یکدیگر داریم با مهربانی وروی گشاده مطرح نماییم/موید باشید

ممنونم از پیگیریه دوست خوبمون آقای خوشنویس و سپاس از حمایتهای شما .

کماندار سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 19:00

جناب خوشنویس شما یکیار دیگه بخونید کامنتهای بنده را...شما همسن پدر بنده هستید..و به عبارتی جای پدر بنده .احترام شما واجب.شما فرمودید به اقای عصبانی بگویید از قافله عقببد؟؟؟ پدر من ملت قافیه باختن قافله پیشکش!!!!!!
.کامنت تند من از پست سوختن اسکانیا شروع شد..حادثه اتوبوس سربازان یادنان هست؟؟ نامه دختر راننده 70ساله یادتان هست؟؟؟ یادتان هس با مرگ راننده و مقصر شناختن ان همه چیز تمام شد...؟؟ یادتان هست در فضای مجازی چه انقلابی شد؟؟
مرگ کیارستمی چطور؟؟؟ یادتان هست؟؟؟ کامنتها و حتاکی ها و ان هم از قشر هنرمند و پزشک یادتان هست؟؟؟
مرگ مرتضی پاشایی و سیل جمعیت و کامنتها یادتان هست؟؟؟فحاشی ها و حتک حرمتها و توهینهای ادم مجازی یادتان هست؟؟؟؟
انتخابات ومشکلات و نظرات شبکه های اجتماعی یادتان هست؟؟؟
اینهمه اظهار نظرات جنجالی پوچ که با ولع شدید احساسی شروع میشود و با سوژه جدید فروکش میکند، به کجا رسید؟؟ نتیجه ان چه بود؟؟؟
بحث و حرف من اینه اگر قرار بود با حرف زدن و کامن ت گذاشتن چیزی اصلاح بشه ،که با سوختن اولین اتوبوس اسکانیا و حجم زیادی از انتقادات و اعتراضات درست میشد.!!!!
شما که مرد پیاده ی جنگید با رفتنو عمل کردن و جنگ تن به تن چیزی رو ثبت کردید و حماسه خلق کردید نه با حرف و نظر!!!!!
حرف و نظراتی که اونم به گوش هیچ کس نمیرسه که اگه برسه هم براشون مهم نیست(!!!!(!!!!!!! شما چرا پدر بزرگوار من؟؟؟؟؟؟ .
زمانی آگاهی مقدمه میشه که همه به خرد جمعی برسند !!!!!! کو خرد و تفکر..؟؟؟؟
شما مگر در این اجتماع زندگی نمیکنید...مگر ایران نیستید تو این فضا باشی و نبینی و با پوست و خون و گوشتت حس نکنی مشکلات را که ....البته کنار اسم مبارک کشور را ایران ثبت کرده!!!!! کجایی جنگنده کردستان؟؟؟؟؟
همرزمت ...ان شیمیایی 80درصد را میگویم..ان جانباز بی دست و پا را میگویم...ان تکه گوشتی که سالها در اسایشگاه است را میگویم و رنگ خیابان را ندیده...ادعای ی ندارد...به ملاقاتش رفتی؟؟؟؟ کنارش به حالش اشک ریختی...با بغض ازش تشکر کردی بخاطر ایثارش؟؟؟ با بغض گفتی شرمنده که رفتی جنگیدی یرای من دهه ی 60 و 70 و 80 ،90 و....بعد در جوابت بگه شرمنده منم که اونی که میخاستیم و براش جنگیدیم عایدمان نشد.....!!!!!
بنده جسارتم به شما و غیر نیس..... هرکسی از ظن خود شد یار من...شما ه
ر برداشتی را که دوست دارید میتوانید از گفته های من داشته باشید و تمام....
در ضمن دهه ی شصتیها به نسل سوخته معروفند این که اظهر من الشمس است و نیازی به توجیه و توضیح نیست!!!!!!!!!!!!!!من نگفتم ما جنگیدیم ما در جنگ بدنیا امدیم..!!!!!!!!!ما با ساختن کشور پس از جنگ و ویرانی با مصیبت و مشکلات بعد از جنگ ساخته شدیم...بزرگ شدیم ..کودکی نکردیم...کنار امدیم..
البته نظرات و بحث ما به هیج جا نخواهد رسید....
بازهم عرض میکنم منظور شخص شخیص شما نیست کلی میگویم خاطرتان مکدر نشود.اگرچه نسل ما به تعارض بیانات عادت دارد...راحت باشید.

البته این بحث ها و اختلاف نظرات خداروشکر ا به نفع اقای شوری بود ... اندکی وبلاگشان از این رکود و تاریکی درامد و امار بازدیدکنندگان مدیر محترم وبلاگ اندکی ناچیز بالا رفت.
جناب شوری از انعکاس کامنتها ممنونم. تنها وبلاگی که میخونم و تنها جایی که گاهی نظر میزارم وبلاگ شماست.ارادت قلبی بنده را پذیرا باشید
جناب خوشنویس خیلی خوشحال شدم بابت اینکه پاسخگوی بنده یودید و بیشتر خوشحال و خرسند شدم که نوع نگارش و نوشتن شما و استفاده از منابع نشان دهنده سطح مطالعه حضرتعالی است.جای خرسندی برای بنده بود. شاد و تندرست باشید
ارادتمند
مجد

ضمن درج نظر خانم مجد و تشکر از بالا بردن آمار وبلاگ حقیر انه ی من ، و تشکر از همه دوستان و این نکته را متذکر میشم که قصد این مباحثه ها نه مجادلات افزایش آگاهیه جمعی هستش و روشن شدن بیشتر موضوعات روزو البته اسکانیا که از بحث مورد نظر دور افتاد .
بازم از همه ی خوانندگان محتر متشکرم

کماندار سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 14:36

دیدم شما کمانگیری گفتم بزار منم کماندارت باشم (!!((!!!!مستعارش کردم.....
بنده هم عرض کردم جناب مدیر وبلاگ...تکنولوژی بدون فرهنگسازی!!!! خطاست و در حال حاضر بمب ساعتی انسانیت شده.....مثلا:
یه کار علمی در دانشگاه های امریکا انجام میشه و از طریق همین وایبر و واتساپ و شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته میشه و تمام دانشمندان و اساتید و دوستداران در سراسر دنیا مطلع میشن...گسترش میدن..همه به دنبال تکمیل کردنشن...کلی امتیازات علمی و مالی در گردش می افتد...چقدر بورسیه های تحصیلی داده میشود و چقدر مقاله های علمی در ژورنال های معتبر چاپ میشه و.....
حالا اینجا طرف عکس از سفره ی دهاتش میگیره...عکس از شلوار مامان دوزش میگیره..عکس از اوس اصغر نقاش میگیره....میره بستنی بخوره از چوبش عکس میگیره سریع به اشتراکم میزاره مینویسه منو شلوار مامان دوز سر بستنی خوردن با چوبش یهویییی همین الان!!!!(!(!!!! بعد ملت همیشه در صحنه میشینن با بیان ازادی که دارن نقد و بررسی شلوار مامان دوز اوس اصغر رو با تفاسیری در حد یک پی اچ دی دانشگاهی نقد میکنند!!((((
خب اینم شد استفاده از شبکه و ارتباطات.؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
جناب خوشنویس نظر شما انسان کامل با شخصیت ارام و غیر عصبی،، غیر از اینه؟؟؟؟
با احترام و ارادت به محضر جناب استاد خوشنویس ارجمند

سلام خانم مجد
استفاده کردیم ولی ظاهرا بنده هم در پستهای قبلی همین مورد را ذکر و توضیح داده بودم ، مهم اینه که چه کسی با چه نیتی از چه ابزاری در چه زمانی استفاده میکنه ، نه ؟
ممنون که همزاد پنداری نموده کماندار شدید .
با سپاس از اینکه هم جنابعالی و هم برادر گرامیه بنده جناب خوشنویس زحمت میکشید و نظراتتون را بیان میکنید .

خوشنویس سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 14:34

خانم مجد با سلام ابتدا عرض کنم بنده متولد 1339 هستم همان نسلی که سربازان پیاده جنگی بودند که یک سر آن کردستان بود و سر دیگر آن جبهه های داغ جنوب اعتراض بنده به سخنان بسیار تند و گزنده جنابعالی که از کامنت اولیه شما شروع شده و تا جوابیه من همچنان ادامه دارد بابت این بود که تاثیر مثبت رسانه را نادیده انگاشته اید و به صرف اراجیف مضحک و تصاویر مستهجن که بین برخی افراد لا ابالی رد و بدل میشود قضاوت زود هنگامی در مورد پایمال شدن اخلاقیات و ارزشهای انسانی داشتید و بنده را هم بعنوان یکی از ایندسته افراد مورد لطف قرار دادید خانم محترم روز گذشته با چاقوی آشپزخانه یک پیرمرد در گچساران به قتل رسید آیا این دلیل بر مضر بودن چاقوست یا بدست کاربر نامناسب افتاده است آیا انیشتین کاشف فرمول E= MC2 یک جانی بالفطره بود یا دانشمندانی که بمب اتمی را ساختند و خلبان بمب افکن ب 29 که هنوز از عمل خود ذره ای احساس ناراحتی نمی کند در پایان جمله ای از رابرت مرداک یهودی امپراطور رسانه ای که میگوید مردم آنچه را فکر میکنند که ما میگوییم بنابر این مقدمه هر عملی آگاهی است که آن هم با همین حرف زدنهای بقول شما بی محتوا و پوچ شروع میشود/پایدار باشید

سلام ممنون از پاسخ شما جناب خوشنویس

علی امین زاده سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 14:03 http://www.pocket-encyclopedia.com

یادمه اون روز توی ماموریت، برای گاز زدن ماشین پیاده شدیم و با همکار در مورد این بحث می کردیم که موقع تصادف خودروی گاز سوز ایمن تره یا بنزینی.

آخرش به این نتیجه رسیدیم که...

توی راه بخوابیم تا اگه اتفاقی افتاد کلاً بیدار نباشیم!

اوه ضمناً من فکر کنم دهه ی 50 و 40 در جنگ ساخته شدند نه متولدین دهه ی 60! درست گفتم یا نه؟

سلام
دقیقا تا اونجائی که ذهن منکسر و شکننده ی بنده یاری میده متولدین پایانی دهه 30 کل دهه ی چهلی ها و پنجاهی ها البته نمیشه کتمان کرد اثرات مخرب جنگ تا دهه ها ادامه خواهد داشت و هر نسلی فراخور زمانش از این اثرات بی بهره نخواهد بود .و البته دهه ی شصتی ها بعدها نظاره گری بودند . میراث دار

غلامحسین سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 10:09

سال گذشته در همین روزها کمپین تحریم خرید خودروهای داخلی که از لابلای همین صفحات اجتماعی و کانال‌های تلگرامی چند قدم بیشتر فاصله تا شکستن قیمت خودرو نداشت که اتاقهای فکر به کار افتادند و محصول آن فکر اعطای تسهیلات 25 میلیون تومانی به خریدارانی شد که در پایان دوره وام 11 میلیون تومان هم اضافه پرداخت داشتند ناگهان ورق برگشت و کسانیکه در تلگرام تصاویر مدلهای مختلف فرغون را به اشتراک میگذاشتند خود در اول صف خریداران خودرو انبارهای خاک گرفته خود وهای دپو شده را جارو کردند و اگر اراده مردم نیمه کاره رها شود اوضاع بهمین منوال ادامه خواهد یافت

و واقعا این مهمه که اونوقتهائی که میطلبه ، با هم نیستیم

کماندار سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 09:50

عرض ادب ویژه به جناب اقای خوشنویس
امیدوارم در عصر ارتباطات که شما هم خیلی سکاندار این قافله اید با حرف زدن و ازادی بیان کاملی که دارید!!!!!!!! عقب نمانید و در این پیشرفت عصر ارتباطات و پسرفت اخلاقیات در شبکه های اجتماعی بیشمار به موفقیت شگردی دست یابید.
حداقل ارزو میکنم با کمک شبکه های اجتماعی از جمله همین وبلاگ این راننده محترم به حق قانونی که از ان حرف میزنید و در اختیار ملت است، که شما هم جز این ملت همیشه در صحنه اید ،هرچه زودتر نایل گردید.
جناب خشنویس مطمئنن حضرتعالی از من حقیر سن و سال و تجربه بالاتری دارید، ایا در زمان شما که جنگ شد ،اتحاد بود،معنویات و اخلاق بود ،همدلی بود،انسان دوستی بود،عشق بود و احترام و حجب و حیا وشرم،کوچکتری و بزرگتری بود،احترام بود، ارزشهای اجتماعی بود،روح معنوی بود و...... ایا ارتباطات و شبکه های اجتماعی بود!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اجازه بدهید جناب خوشنویس در محضر شما در س پس بدهم، من متولد64هستم فرزند این انقلاب، نسل سوخته دهه 60...نسلی که هنوز صدا وسیما از ما یاد میکند و نوستالژی های ما را یاداوری میکند نسلی که درجنگ و پس از آن ساخته شدیم....بدون شبکه های اجتماعی بدون ارتباطات....اما با اخلاقیات
اگر ارتباطات شبکه های اینستاگرام، تانگوو وایبر وی چت واتساپ و تلگرام وهزاران صفحات دیگر ،که خودتان میدانید در جامعه چه انفجار اخلاقی دارد به بار می اورد ،،(تکنولوژی بدون فرهنگسازی) نشانگر فرهنگ و پیشرفت است من حقیر ترجیح میدهم از قافله شدیدا عقب بمانم...
امروز در هر متن اخباری در هر شبکه اجتماعی ، هزاران نظر داده میشه
پشت هر عکس خانم اقدسی هزاران لایک و تهمت و افترا و...
پشت هر حادثه اجتماعی هزاران اظهار نظر عامی بدون کارشناسانه هست
پشت هر پست وبلاگ«دلم گرفته صبحانه اب پرتقال نداشتیم» ،هزاران لودگی و مسخره بازی هست
و....
اینها نشانه چیه؟؟چرا؟؟
اینها از نظر من کمترین حبس کردن همی ما ایرانیها در پشت یک گوشی و یک بسته اینترنتی است که ساعتها زمان بگذره و بگذره وملت همیشه در صحنه ازادی اظهار نظر مجازی داشته باشند و رندان خرقه پوش با ازادی عملی را که از ازادی بیان ادمکهای مجازی ، به سرقت برده اند ،با خیال راحت محترمانه چپاول کنند !!!!!
ربودن ادب و ارزش و اخلاق و احترام و علم عالمانه و کنش و منش روش انسانیت همراه با چپاول مالی و غارت ثروت مردم.......
بیان هرگز جای عمل را نمیگیرد....ما فکر میکنیم که عصر ارتباطاتته اما غافل که....
با احترام، دکتر مریم مجد

سلام دکتر مریم مجید که با تخلص جدید کماندار نظر گذاشتند ، اما غافل نباشیم که خیلی از اساتید و کسانی که در حال تحصیل هستند از همین راههای مجازی در حال استفاده هستند ، نه اینکه هر بمب اتمی بد باشه اما تیغ دست زنگیه مست دادن خطاست ، در شهر اگر فاحشگی و فاحشه ای باشد مشکل تنها از فاحشه نیست ، مردان هرزه هم بیش از اون شخص تاثیر گذارند .
با احترام فردی از اجتماع حقیقی و مجازی

خوشنویس دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 21:15

به آن آقایی که خیلی هم عصبانی بود بفرمایید که امروز عصر رسانه و صفحات اجتماعی است و هر کس به قدرت رسانه آن هم از نوع مجازی آن که تحت کنترل و سانسور دولتها و لابی های قدرت نیست اعتقادی ندارد از قافله بسیار عقب خواهد ماند از آن گذشته در حال حاضر غیر از حرف زدن مگر اختیار و اراده دیگری نزد ملت باقیمانده است

سلام جناب خوشنویس
ممنون از نظرتون

کماندار دوشنبه 28 تیر 1395 ساعت 12:46

نیازی به فیض بردن نیست..واقعیت رو میگم. و مطمئنم همه میدونن و موافقن. اگه قرار بود با گفتن و حرف زدن درست بشه که همون اولین اتوبوس اسکانیا که اتش گرفت ،اینهمه حرف مفت زدن و جلسه بازیهای پشت درهای بسته الان به نتیجه رسیده بود...کوووووو پس نتیجه؟؟؟؟؟
دوباره اسکانیا ها خواهد سوخت....ما عمرمون داره میسوزه کسی صداش درنمیاد...
حالا یک اسکانیای ناقابل سوخته اینهمه ناراحتی نداره...یکدفعه رسیدگی مادام العمر میکنن...خدای ناکرده ملت شرمنده میشن....والااااااااا راضی به زحمت نیستیم...
اونایی گه فبض نمیبرن بگن لطفا!!!!!!!

قابل توجه سایر دوستان محترم

کماندار یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 23:25

شماها اینقدر در مورد هر موضوعی ابراز وجود میکنید...اینهمه اظهارنظر و حرف و حرف و حرف میشه بگید الان دقیقا کجای کاری؟؟؟الان اینهمه مردم میشن در صفحات شخصیشون که خداروشکر کم هم نیست روزبه روز داره زیادم میشه، ابراز نظر و جرت و پرت مینویسن و یک عده بیکارتر لایک میکنن یا فحاشی...به کجا رسیدن؟ چه اتفاق خاصی افتاد...بابا بسه ...کار بع عمل برآید نه به حرف مفت....
لطفا عمل کنید نه چرتوپرت نویسی اقای راننده!!

مرسی که نظر گذاشتید ، میزارم بقیه هم فیض ببرن !!!!!!!!!

ایوب یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 21:01

سلام
با توجه به نوع اتوبوس کنترل راننده هم خیلی مهمه،بعضی خطوط فقط اتوبوس اسکانیا سرویس میره و نمیشه نوع اتوبوسو انتخاب کرد
واقعا باید برای اسکانیایی که بیشتر بازارو گرفته فکر اساسی کرد،چون مسئولین تا اتفاقی برای مردم نیفته فکری نمیکنند

نه این تفکر که بعضی از خطوط باید اسکانیا بره طرز فکر درستی نیست ، همه ی اتوبوسها همه جا میتونن برن اما توی بعضی از شهرها کمی علاقه یا میشه گفت چشم هم چشمی بیشتره مثلا بعضی شهر ها بعضی از سواری ها بیشتر خرید و فروش میشن این ملاکی برای نوع خودرو نیست بلکه سلیقه ای عمل شده همین .
اسکانیا هم نصبت به طول عمری که توی ایران داره بیشترین تعداد خودرو را توی جاده ها داره پس سهم بیشتری از جیب مردم بره و میبره ، لذا باید وسواس بیشتری داشته باشه وگرنه محکوم به حذف میشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد