دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

شرحی بر یک سفر


به نام یزدان پاک


سلام


در مطالب قبلی عنوان شده بود که طبق دستور راهور حمل بار بجز ساک و لوازم همراه مسافر برای ناوگان حمل مسافر ممنوع و شامل جریمه هائی از قبیل جریمه ی نقدی ، توضیح در دفترچه ی راننده و گاها ، توقیف دفترچه کار راننده میشود .


دیروز متاسفانه موردی پیش آمد ، که بیانش برام سخته ، ولی چون بنا بر نوشتن واقعیات دارم ، می نویسم :


ساعت18:55 یعنی 5 دقیقه قبل از حرکت بود که یکی از مسافران رسید و دو کارتن تقریبا بزرگ داشت ، در برخورد اول از همکارم خواستم تا بعد از دیدن موجودیه کارتن ها ( رانندگان در صورت اینکه باری توسط کارتن حمل بشه و یا محتویات ساک مسافران مشکوک به بار و کالای قاچاق باشد ، قادرند درخواست بازدید را از مسافر بنمایند و در صورت ممانعت از بازدید ، با در جریان قرار دادن شرکت مربوطه و پلیس 110 یا از حمل خودداری و یا بعد از بازدید و در صورت اضافه بار داشتن ، دریافت وجه آن مبادرت به حمل نمایند) و دریافت هزینه ی اضافه بار (15000تومان) اقدام به بارگیری نماید ، با توجه به اینکه تا آن ساعت با توجه به اینکه اکثر مسافران با توجه به آغاز سال تحصیلی دانشجو و یا خانواده ی آنها بودند و بار اضافی زیاد داشتند ولی بدلیل ساک و چمدان بودن و داشتن روال عادی از کسی وجهی دریافت نشده بود ، مسافر مذکور شروع به داد و بیداد و گفتن این جمله ها که مگر شما چکاره اید و من مجروح جنگی هستم و چنین و چنانتان میکنم و خلاصه از این دست تهدید ها کرد و از بازکردن کارتن ها ممانعت کرد و بالطبع من و همکارم هم با وجود دخالت کارمند شرکت از بارگیری خودداری کردیم ، پدر مسافر با مراجعه به پاسگاه ماموری را آورد که متاسفانه مامور مذکور نیز بدون رعایت موارد قانونی تقاضای حمل آنها را داشت که با تذکر بنده و ممانعتم از ان کار با لحنی پرخاشگرانه گفت درستتون میکنم و میگم پلیس راه ماشینتونو بخوابونه ، من که میدونستم کارم ایرادی نداره ، تن به اجرای قانون دادم و گفتم هرچی پلیس راه بگه  ، با عنایت به اینکه راه قانونیش ، شکایت از ما به پاسگاه انتظامی ، نه راهور و صدور دستور مقام قضائی ، نه پلیس راهور میباشد ، راهیه اصفهان شدیم ، اولین پلیس راه(بستان آباد) برای ثبت ساعت مراجعه کردیم که فرماندهیه محترم پلیس راه با دیدن ما و خواهش اینکه بعد از بازدید و اخذ کرایه ، کارتونها را بار بزنید ، اقدام به انجام کار کردیم .


نتیجه ی این جدال لفظی طی 80 کیلومتر برای همراهان مسافر تا پلیس راه و انجام همان کار قانونی ، و پرداخت تمامیه هزینه ی حمل و خلاصه هیچ .


اما نتیجه ی اخلاقی :


به نظر من سلامتیه روان رانندگان در تضمین سلامت سفر فاکتوری مهم و اساسیست ، که این مسافر همان بدو سفر آن را از خود و دیگر همراهان صلب کرد ( خدا را شکر حادثه ای نداشتیم)

پافشاری بر خواسته ی نامعقول ، چیزی بجز سبک شدن خود شخص و خستگیه مضاعف رانندگان و مسافران نداشت ، در حدی که اکثر مسافران خواهان نیامدن آن مسافر در این سرویس بودند .

در صورتیکه توی همان ترمینال بدون پرخاشگری و توهین خیلی دوستانه قصد حل ماجرا بود بعد از بازدیدی ساده حتی بدون دریافت وجهی (همانند سایر مسافران) کار تمام بود.

استفادهی ابزاری از مقام و موقعیتی که داریم نه تنها شان و منزلت و جایگاه سایر واجدین آن موقیت را زیر سئوال میبرد به نوعی سوئ استفاده از توان خود میباشد .


چطور زمانی که در فرودگاه یا سالن های قطار برای بازدید از وسایلمون درخواست تفتیش میشود بدون مقاومتی انجام میدیم و اگر هزینه ی اضافی شامل حالمون بشه پرداخت میکینیم و هیچ اعتراضی نداریم ، ولی تا راننده ی اتوبوسی چنین کاری بخواهد انجام بدهد ، وا ویلا ...


تا بعد ...

نظرات 5 + ارسال نظر
hamid barati سه‌شنبه 7 مهر 1394 ساعت 14:04

ba salam khedmate to majide azizam. inja ja dare babate tamame zahamati ke baram keshidi ta man ham betoonam be onvane yek rananade dar in sanat be hamvatanane azizam khedmat konam vaghan tashakkor konam. to hamishe yek olgooye khobo kamel bodi baram too tamame marahel

سلام
حمیدجان ، اولا داری بنده نوازی میکنی ، نمیخوام این شاعبه پیش بیاد که داری ازم تعریف میکنی ، داداش اگر امروز تونستی کاری که دلت میخواد را انجام بدی بدون ، اجر زحماتیه که کشیدی ، همیشه سربلند و پایدار باشی و تمام مسافرتهای شما دوست و سرور گرامی همراه با مسافرانت سودی سرشار از سلامتی بهره اش باشه و خنده تنها مهمان همیشگیه لبان تو و دوستدارانت باشه .
یا علی

hamid barati دوشنبه 6 مهر 1394 ساعت 22:42

doostan man faghat mitoonam ino begam ke shoghle por zahmate ranandegi hamishe too keshvare ma dar sathe payin dide mishe vabaz az mosaferin be ranandeha ye meghdar kam lotfi mikonan.

سلام
دوست گرامیه بنده ، آقای حمید براتی از همکاران و شاغلین در حرفه ی رانندگی و به نوعی اولین راننده ای که توی این وبلاگ نظر گذاشتند ، حمید جان خوش اومدی ، فکر کنم گوشیت منو فارسی هم نداره که فینگلیش نوشتی ، توی این یه مورد پارتی بازی میکنم
حتما ، توی پستهای اختصاصیه چهره ها از ایشون یاد خوام کرد ، موفق باشی و سرحال داداش

البته که موافقم به شغل رانندگی بهائی داده نمیشه و کم لطفی هم که نگو
اما بهر حال حق با مشتریه

مریم ر شنبه 4 مهر 1394 ساعت 13:38

دقیقا
چرا در قطار و هواپیما همه چی را میپذریم اما اتوبوس..
من فکر میکنم پایانه های مسافربری باید خیلی منظم تراز الان کار کنند . باید سیستم تخلیه و بارگیری برای چمدان ها ایجاد شود که دیگه راننده ها درگیر این کار نباشند. از قبل بار مسافر داخل اتوبوس تعبیه شود نه اینکه هر مسافری خودش بیاد و بخاد چمدانش داخل اتوبوس بزاره
البته حتما راه حل بهتر دیگه ای هم هست

سلام
انباری برای هر شرکت مشخصه که اسمش انبار توشه هستش ، ولی عملا کارش حمل بار و ... هست ، بهترین راه هم برای حضور به موقع اتوبوس و هم مسافر و نداشتن تاخیرهای معمول همان هست که فرمودین ، ممنونم از مریم بانو

مجنون شنبه 4 مهر 1394 ساعت 09:37 http://zahralove2060.blogfa.com/

برایـم قرآن بخوان مــادر......
صدای تــو
به گوش خـــدا آشناتر است...
نگـاه کن، کــه چگونه دســتانم از هرچه هست
کـوتاه مـی آیند....
برایـم قرآن بخـوان مـادر....
کـــودک تو ســال هاست،
مُــرده بـه دنیـا آمـده است. سلام آپــــــــــــــــــــــم ومنتظر حضورتون

سلام
حتما چشم

مریم جمعه 3 مهر 1394 ساعت 19:32 http://hamsadehha.blogsky.com

سلام
چند وقت پیش این جمله رو در شبکه های اجتماعی خوندم:
"منصفانه تر بود که هر کس تاوان نفهمی خودش را می داد "
حیف که در اکثر مواقع این اتفاق نمی افته . مثل این ماجرا که شما و مسافران اتوبوس، تاوان نفهمی یک مسافر رو دادید

سلام
گاها پیش میاد و اصلا عمومیت نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد