دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

تنها ترین


تنهاترین امام زمین ، مقتدای شهر


تنها ، چه میکنی ؟ تو کجائی ؟ کجای شهر ؟


وقتی کسی برای تو تب هم نمیکند


دیگر نسوز اینهمه آقا به پای شهر


تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد


گم میشود صدای تو در خنده های شهر


تهمت ، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل


ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر


دل خوش نکن به " ندبه " ی جمعه ، خودت بیا


با اینهمه گناه نگیرد دعای شهر !


اینجا کسی برای تو کاری نمی کند 


فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر


گاه از نبودنت مثلا گریه میکنند 


شرمنده ام ! از اینهمه کذب و ادای شهر


هر روز دیده میشوی اما کسی تو را


نشناخت ای غریبه ترین آشنای شهر ...


اللهم عجل لولیک الفرج 

نظرات 4 + ارسال نظر
یلدا یکشنبه 15 شهریور 1394 ساعت 21:11 http://shabhayerooshan.ir

بسیار زیبا بود...اللهم عجل لولیک الفرج

ممنونممممممممممممممممممممم

مجنون شنبه 14 شهریور 1394 ساعت 12:44 http://zahralove2060.blogfa.com/

دلتنگی
نام دیگر این روزهاست
وقتی
از این همه رهگذر
یکی
تو نیستی!
• آپـــــــــــــــــــــــــــــم

سلام
هر روز سر میزنم

مریم شنبه 14 شهریور 1394 ساعت 10:42

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم «عج»

گفتیم چرا نیامدی؟
حق داری!
تعطیل تر از جمعه، خود ما هستیم ...

سلام
گل گفتین
اللهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد