دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

اصولا کمربند ایمنی برای بستن نیست خودتونو ناراحت نکنید !!!

به نام یزدان پاک


سلام


مدتی ، یعنی دقیقا 8 روزی بود نتم ، درب و داغون بود ، حالا علتش چی بود ؟ نمیدونم !!!


روز 5 شنبه که از اصفهان عازم تبریز بودم ، یکی از محترم مسافران ، گرام !! معترض بودند که چرا کمربند ایمنی این صندلی کار نمیکنه و شما راننده ها همیشه همینید و آدم نمیشین و خلاصه  داد دممون در صورتیکه به کی به کی قسم شب قبلش همون صندلی سالم بود و من و همکاران از ایراد پیش آمده مطلع نبودیم ، البته توجیهی برای ایراد نبود ولی خواستم بگم مطلع نبودیم !!!


در هر صورت با تاخیری 2 ساعته ، موقع شام ، نرفتم واسه صرف شام و این ایراد مرتفع شد 


نکته مهم داستان 


گرامی مسافر توی اون دوساعت خرابیه کمربند ، خودش کمربند نبست ، تازه  بعد از تعمیر کمربند ، هر دو کمربند نبستند 


 ونکته ی اخلاقیه داستان  اصولا کمر بند ایمنی برای بستن نیست خودتونو ناراحت نکنید 


قسمت دوم برنامه که برام خیلی جذاب بود با عزیز مسافری از قشر اساتید دانشگاه که همصحبتی شبانه با ایشان مایه خرسندی،، و افتخاری بود که نصیب حقیر شد  همسفر بودم .


تا بعد ...

نظرات 5 + ارسال نظر
یلدا چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 01:53 http://shabhayerooshan.mihanblog.com/

ولادت هشتـــمین اخـــتر تابناک آسمان امامــت و ولایــت، آقا امام رضا علیه الســلام مبارکــــ باد




سلام.....

سلام

همینطور برای شما و خانواده محترمتان

ممنونم خانم سپهری

Raha سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 11:39

زندگی شطرنج دنیا و دل است
قصه پررنج صدها مشکل است

شاه دل کیش هوسها میشود
پای اسب آرزوها در گل است

فیل بخت ما عجب کج میرود
در سر ما بس خیالی باطل است

ما نسنجیده پی سرباز او
غافل اینکه او حریفی قابل است

مهره های عمر من نیمش برفت
مهره های او تمامش کامل است

سلام عر بسیار زیبائی بود ممنونم

همطاف یلنیز دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 21:04 http://hamsadehha.blogsky.com/

سلام سلام
شام چی شد؟؟ در همصحبتی شبانه فرصت شد چیزی بخورید؟ یا مجاز نبودید حین رانندگی؟
هرچند اصولا شام برای خوردن نیست همان یه لقمه محض خالی نبودن شکم کافیست

سلام
صحبتها مال بین راه بود و شام چند ساعتی بود که صرفیده بودیم

مجنون دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 18:52 http://zahralove2060.blogfa.com/

دلتنـــگــــی یعنـی ؛

عبـور خـاطرات از ذهنت و لبخنـدی زیبا بروی لبانت،

اما چند لحــظـه ی بعد شـــوری اشـــکهــایت

شیرینـــی آن خـاطره ها را از یـادت ببرنـد ...
اپـــــــــــــــــــم

سلام
ممنونم چشم حتما میام

یلدا شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 17:40 http://shabhayerooshan.mihanblog.com

اصولا کمر بند ایمنی برای بستن نیست


مرسی نکته ی آموزنده ای بود!!! یادم میمونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد