دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

نقش دینام در هوای جهنمی

به نام یزدان پاک 

 

سلام 

 

میخوام یه خاطره بگم شاید 2تا ، اما اولش میخوام تصور کنین تابستونو و هوای 50 درجه زیر کولر گازی لم داده باشی ییهو برق بره !!!!!!!! چه حالی داری ؟ اون موقع ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 

از عسلویه میامدم اصفهان همین 2 سال پیش تیر ماه که قربونش برم اخوی کوچیکه ی جهنمه !!! 

نرسیده به شیراز بعد از کوار آلارم دینام مجبورم کرد بایستمو ماشینو خاموش کنم مسافرام مشغول دیدن فیلم دوم بودن که پرسیدن آقا... چطور شد ؟ منم بی حوصله جواب ندادم و پریدم پائین و رفتم سراغ موتور تسمه دینام بریده بود تا اینجاش مشکلی نبود اما تا تسمه جدیدو اوردمو خواستم جا بزنمش دینامها رو چک کردمو حالم کلی دگرگون شد اون دینام اصلیه جام کرده بود و کارم ساخته بود ساعت حدود 3.30 بعد از ظهر و روز جمعه و 26 نفر مسافر V. I.Pاونم دارن میرن مرخصی البته همگی اشنا بودن . 

اقدامات اولیه انجام شد تماس با شرکت مسافربری در شیراز تا اتوبوس تهیه کنن دنبال باطری ساز گشتم که یه دونه مخصوص سواریشو پیدا کردم با کلی ناز و غمزه گفت تا 2 ساعت دیگه میام و آخریش هم مخمو پهن آسفالت کردم تا تمامیه مسافران بتونن براحتی روش راه برن !!! خلاصه اتوبوس جایگزین با حدود 3.5 ساعت تاخیر آمد و مسافرا سوار شدن اونم چه اتوبوسی چشمتون روز بد نبینه از همه بدتر اینکه ماشینمو خودم درست کردم و تا اصفهان با اون اتوبوس همسفر شدم . کلی عذاب بودندی همی.... 

اون یکی مربوط میشه به سال 82 اولین سری اتوبوس های b12 که اونم دینامش خراب شد که متاسفانه اون موقع هم من کم تجربه تر و هم جاده کلا فاقد امکانات بود که همه مسافرا چون از جاده ساحلیه خلیج همیشه فارس سفر میکردیم مدام توی دریا میرفتنو تنی به اب میزدن تا خنک بشن اصفهان که رسیدم از بوی شرجی و رطوبت نمیشد وارد اتوبوس بشی و تمام صندلی ها خیس آب شده بودن. 

تازه درگیری با ماموران محترم انتظامی ، که چرا مسافرام با یه لباس زیر مردانه پیاده میشن و میرن دریا و دوباره همونطوری برمیگردن و سوار میشن بماند . 

 

 

تا بعد...

نظرات 7 + ارسال نظر
sab دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ساعت 09:11 http://sabinaaa.blogfa.com

اتفاقا من اصلا با گرمى هوا مشکل ندارم فقط کافیه یک باذ خنک بهم بخوره درجا یخ مى زنم
خوب مسافرا ه ابتنى رفتن دیگه مشکلشون چى بود؟

همه که با یه باد خنک یخ نمیزنن !!!!خخخخخ
مشکل اونجا بود که با مایو میامدن و میرفتن دریا

بی نام یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 18:42 http://b-nam.mihanblog.com

سلام. امروز کلی پیش دوستام پز بچه هاتونو دادم بعد که اومدیم عکسشونو ببینیم هر چی گشتیم پیدا نکردیم.گویا برشون داشتید. هیچی دیگه... دماغ سوخته شدیم رفت

سلام اومدم وبتون و جواب گذاشتم بازم ممنونم از محبتتون

Birsan جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 18:22 http://birsan-21.blogfa.com/

همون سطر اول که گفتین "تصور کنین که تابستونه و هوای 50درجه یهو برق بره..." قشنگ میشد به عمق فاجعه پی برد...
راننده بودن خییییییلی شغل سختیه...

بنده خدا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 11:57 http://computer-training.blog.ir/

سلام..
خدا وکیلی کارتون خیلی سخته هاااااا.خـــــــــــــــــــــدا قــــــــــــــوت دوست راننده

سلام سخت بود مدتیه دیگه بیابون نمیرم و مشغول کار دیگه ای هستم دعام کنید

ستاره پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 09:32 http://joghde0shab.blogfa.com/

سلام خاطره دوم خیلی توپ بود بسی خندیدیم با همون لباس
سربازان جان بر کف حق داشتن خب

بی نام چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ساعت 23:02 http://b-nam.mihanblog.com

وای ...همچین موقعیتایی واقعا فرسایندست! داغان میشه آدم

مهرسا چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ساعت 14:29 http://www.comment-bomb.blogfa.com

سلام ،هیچی دیگه به ترتیب این شکلی میشم: :عصبانی گریه
اما بعضی وقتا بیخیالیم نعمتیه ها...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد