دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

باز باران

 به نام یزدان پاک 

 

سلام 

 

باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه ، یادم آرد روز باران ، گردش یک روز دیرین ، خوب و شیرین ، توی جنگلهای گیلان ، ... 

 

خدا رحمتش کنه گلچین گیلانی را و یادش بخیر دوران شیرین درس و مدرسه ، 

  

خلاصه که با شروع دوباره رحمت الهی و سفید پوش شدن دامن طبیعت ، یاد این شعر شاعر دوران کودکیم افتادم . 

 

خیلی چیزا داشتیم که حالا نداریم ، خیلی چیزها بودن که آرزوشو داشتیم ، و حالا داریم ، و خیلی ها این طرز اندیشیدن را به ما آموختن و ما مدیون آنهائیم ، قدردان تمام تاثیر گذاران در طول زندگی باشیم . 

 

خدا تمامی ما را ببخشد و بیامرزد بالاخص رفتگان این دیار را ...... 

 

تا بعد ...

نظرات 1 + ارسال نظر
شاهکار یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 03:42

سلام شعر باز باران از "گلچین گیلانی" می باشد نه رحماندوست

سلام به شما دوست گرامی اگر گفته شما درست باشد ذهن من بیش از پیش پیر شده و معذرت میخواهم این مورد مربوط به 35 سال پیش است و مطئنا معذرت مرا میپذیرید باز از توجهتان سپاس گذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد