دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

کپسول گاز

حدود ساعت 3.5 بعد از نیمه شب اتوبان قم - کاشان ، حدودهای مشکات . 

 

من از تهران ساعت 12.15 حرکت کرده بودم به ندرت می شد که سرویس ساعت 23.55  

 

تهران به اصفهان را ببینم مگر توی راه براش مشکلی پیش آمده باشد . ایستادم و پیاده شدم  

 

 از صحنه ای که دیدم وحشت زده شدم کپسول گاز مایع 11 کیلوئی زیر لاستیک ترکیده جلو  

 

با رینگ توی هم مچاله شده بودن فقط کپسول نترکیده بود . ظاهرا در حین حرکت کامیونت  

 

خاور حامل کپسول ، از روی بار یه کپسول می افته وسط اتوبانی که اتوبوس با 44 نفر  

 

پشت سرش در حال حرکت بوده . خلاصه به سرعت و کمک دیگر دوستان لاستیک جلو را عوض  

کردیم و به خیر گذشت ولی یاد علی آقا و محارتش به خیر که جونه همه را نجات داد . 

 

 

تا بعد ...

نظرات 1 + ارسال نظر
Mehran شنبه 7 دی 1392 ساعت 22:17 http://www.mashinsavar.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد