دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

شب یلدا

به نام یزدان پاک 

 

سلام 

 

شب های یلدا به خودیه خود طولانی ترین شب سال هستند ، اما بعضی شب های یلدا بیش از همه کشدار میشن . 

سال 83 از اصفهان به عسلویه میرفتم که اتفاقا شب یلدا هم بود ،خودم که کلافه بودم ، مسافرام بدتر از خودم اما حدود ساعت 12 شب که من خواب هم بودم ، اومدن بیدارم کردن اولش خیلی نگران شدم و هراسان از اتاق خوابم بیرون اومدم ، اما با صحنه جالبی برخورد کردم که همه چیز یادم رفت ، راهرو اتوبوس شده بود مثل میز اوردر رستوران و پر از تنقلات و میوه ، هر کس هر چی داشت چیده بود وسط راهرو و منم دعوت شدم ، جاتون حسابی خالی بود ، خواب از سرم پرید و تا مقصد با مسافرا گل گفتیم و شنیدیم و بعضی ها هم که صدائی داشتن مجلس و گرم کرده بودن و اون شب یلدا بیاد موندنی شد . 

تا بعد ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد