دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

وقتی

به نام یزدان پاک  

 

سلام  

 

وقتی خیلی سعی میکنی تا کاری که انجام میدی بی عیب ونقص و کامل دربیاد اما عواملی نا خواسته نمیزارن امروز بعد از ساعت ها رانندگی و خستگی به ترمینال کاوه اصفهان رسیدم طبق روال همیشه مسافران مقصد کاوه پیاده شدند اومدم حرکت کنم صاحب اتوبوس آمد ... 

دستور دادن بریم پذیرایی بگیریم ، حالا با اغماض چون زمان زیادی نمیبره رفتم و گرفتم و مسافران مقصد ترمینال صفه هنوز منتظره رفتن ورسیدن به مقصد !! 

دستور بعدی صادر شد : بریم گازوئیل بزنیم ، با اعتراض گفتم آقای ... مسافرا منتظرن گفت اشکالی نداره ! صف سوختگیری شلوغ بود فکر کردم میگه بریم و برگردیم که گفت : صبر کن نوبتت بشه . 

گفتم حاجی مسافرا اعتراض کردن و خلاصه ... یکی از مسافرا که شماره صاحب شرکتو داشت زنگ زد و شاکی شد و نهایتا صاحب شرکت خواست گوشی رو به من بدن ، و گفت آقای ... به شما هم باید تذکر بدم ؟ گفتم حاجی فلانی نمیذاره برم  و نتیجتا مثل دفعات قبلی مقصر راننده ... 

وقتی بتونی خودتو جای من بذاری باید چکار کنی ؟ 

من که گفتم : دیگه با شما کار نمیکنم میدونم راه حل مناسبی نیست ولی واقعا از این رفتارها و نتیجه گیری ها خسته شدم . 

تا بعد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد