دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

پیگیری یک نامه

به نام یزدان پاک


سلام


مدتی بوداز ایمیلی که برای وزارت کار و رفاه اجتماعی فرستاده بودم خبری نبود ، بهتره از اینجا شروع کنم که مشکلات رانندگان را برای اولین بار توی همین وبلاگ و طی پستهای مختلف عنوان کرده بودم و هیچ پاسخی نگرفته بودم .

حتی با هر راننده ای که هم صحبت میشدم به هر طریقی که بود میخواستم حرفمو انتقال بدم و نظرشونو بدونم ، حتی توی کانال تلگرامی هم که دارم به طرح و درخواست بحث در این خصوص پرداخته بودم و طبق معمول بی جواب مونده بود .

تا اینکه یکی از خوانندگان اتفاقیه وبلاگ ، خبرنگار از کار درآمد(خوشبختانه) و درخواست اون متن را که شما هم خواندید داد و بعد از مدتی چاپ شد.

حالا به اون دلیل یا به هر دلیل دیگه !! دو، سه روزی بعد از چاپ مطلب توی روزنامه ، یه تلفن 4 رقمی با من تماس گرفت و اسم صحیحمو پرسید و قطع شد، 2 روز بعد مجددا با تلفن 4 رقمی  تماسی گرفته شد و بازم اسممو پرسیدند و استان محل سکونتمو جویا شدند و بازم قطع شد .

بازم 2 روز بعدش با همون چهار رقمیه تماس گرفتند و کمی توضیحات خواستند و منم ، با کمی مکث و جمع و جور کردن خواسته هام ، گفتم که خواهان اینم که مثل سایر کارگران تحت پوشش اداره کار با ما هم برخورد بشه و ما هم استخدام شرکتی بشیم که توش مشغولیم و خلاصه از مرخصی و طول درمان و اضافه کاری و تعطیل کاری و دور کاری و عیدی و پاداش و حق مسکن و عائله مندی و ... چه و چه ما هم برخوردار باشیم ، تا  هم به نوعی زیر چتر حمایتیه اداره ی کار باشیم و هم از حقوق و مزایای مربوطه بهره مند باشیم ، که از اون طرف تلفن پرسیدند چرا نرفتی شکایت کنی ؟؟ منم در جواب گفتم که چون خودم از طرفداران دولت آقای روحانی و موافق اصولش هستم خواستم به نوعی با جوی سالم و با تعامل وزیر محترم کار سر و سامان بگیره ، که بازم از اون طرف تلفن گفته شد : این مسئله ی شما بو داره !!!

گفتم بوی چی میده که گفتند بازم تماس میگیریم !!

دوباره 2 روز بعدش اون چهار رقمیه زنگ زد و گفت از کدام استان بودی ؟؟ یعنی کجا ساکنی و کجا کار میکنی که گفتم من اصفهان هستم و دوباره قطع شد .

جالب اینکه هر بار حدود ساعت2 و تماما روزهائی تماس میگرفتند که من سر کار بودم و خوشبختانه پشت فرمان نبودم . تا 2 روز پیش که توی اتوبان تهران به قم بازم اون 4 رقمیه زنگ زد  گوشیو دادم به مهماندار اتوبوس گفتم بگو پشت فرمانه و نمیتونه صحبت کنه ! که انگاری اون طرف خط از قوانین راهور مطلع نیست با چندبار تکرار سئوال مهماندار مجبور شد که ، گوشیو بده دستم و دوباره این سئوال ولی جمعی پرسیده شد ، شما و همکارانت کدام استان مشغولین ؟؟؟ منم دوباره همون جواب قبلی !!!


یکی از مسافران که نمیدونم چکاره بود ولی در خلال صحبتهای منو و مهماندار کمی از موضوع مطلع شده بود گفت : اگر بازم تماس گرفتند بگو که من قصد خاصی ندارم و با فتنه ی 88 هم ارتباطی ندارم و اصولا اون ماجرا را نفی و محکوم میکنم و همواره حامی و مطیع ولایت فقیهم و خواسته ام جنبه ی سیاسی نداره !! گفتم آخه منو چه به فتنه و این داستانها که گفت همین که گفتم .


 در هر صورت ضمن اقرار و توضیح واضحات فوق ! گفتم این داستان را برای شما هم تعریف کنم تا بدونید کار و ادامش به کجا رسیده و حتما از حصول نتیجه شما را هم با خبر خواهم کرد و انشالله خبرهای خوشی برای رانندگان بین شهری  داشته باشم.


تا بعد ...