-
همسرم
جمعه 1 اسفند 1393 00:01
به نام یزدان پاک امروز روز تولد توست و من هر روز پیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی، عزیزترینم تولدت مبارک روز اول اسفند برای من روز تولد خوبیهاست ، روز اول اسفند روز تولد همسر مهربان و فداکار من و مادر دلسوز و صبور فرزندان من است عزیزم با تمام وجود این روز را به...
-
وبلاگ جدید
دوشنبه 27 بهمن 1393 01:12
به نام یزدان پاک سلام دوستان و سروران همراه تصمیم دارم ضمن حفظ این وبلاگ ، خاطراتمو توی یک وبلاگ دیگه به نام **حافظه ی من** بنویسم دوستانی که قصد دارن و قابل میدونن که منت بزارن و اون دست نوشته ها رو هم مثل همیشه که تحملم میکردن ، بخونن برام ایمیل بزران تا رمز اون وبلاگ را براشون بفرستم ، چون هنوز درست و درمون شکل...
-
به نظر شما چه باید کرد ؟؟
سهشنبه 21 بهمن 1393 14:49
به نام یزدان پاک سلام امروز سئوالی توی ذهنم هست ومطرحش میکنم پاسخ های صحیح راتوی پستهای بعدی میزارم ؟؟ اگر توی جاده در حالی که با سرعت 110 تا 120 کیلومتربرساعت رانندگی میکنید ، لاستیک جلو یک دفعه بترکد ( پنچری در کار نیست یک دفعه میترکد ) عکس العمل شما چیست ؟یا به نظر شما بهترین عکس العمل چه باید باشد ؟ تا بعد ...
-
غولی از شرکت MAN
یکشنبه 19 بهمن 1393 20:25
جدی که صنعت هر کشوری بستگی به توانائی هاش و خواستن داره نه کپی کردن از روی دست دیگران واقعا غولیه واسه خودش !!!!!
-
عالجناب بلند مرتبه !!
یکشنبه 19 بهمن 1393 20:16
به نام یزدان پاک سلام یعنی میخوام بدونم سازنده ی این آسمون خراش ! چه فکری تویه کله ش بوده که یه همچین کاری کرده ؟ بگذریم که این اتوبوس با توجه به ارتفاعش تویه محیط های شهری غیر قابل استفادس !! بیرون شهر هم این مشکل و مهمتر وزن اضافه رویه 6 حلقه لاستیک و احتمال واژگونه بخاطر فشار باد از پهلو همیشه این ماشینو تهدید...
-
تولد 8 سالگی
جمعه 17 بهمن 1393 22:33
به نام یزدان پاک سلام امروز 17 بهمن و زاد روز پسر گلم ، هدیه ی خدا به منو همسرم ، طاها جان هستش . طاها جان این پست رو فقط و فقط مخصوص خودت نوشتم ، که تا زمانی که هستم و شاید در آینده ای نا معلوم نباشم و تو نازنین پسرم و مرد خونم سری به این دست نوشته ها زدی بتونی بدونی امروز توی قلب منو مادرت چه هیجانیه !! قرار بود...
-
رئیس جمهور ، روحانی
سهشنبه 14 بهمن 1393 20:48
به نام یزدان پاک سلام فردا 4شنبه 15 بهمن ماه آقای روحانی رئیس جمهور کشورمون مهمان استان اصفهان است ، دوره قبلی که خیلی شعار شنیدیم که هیچ کدام عمل نشد !! تازه گی ها اخبار متفاوتی از ارقام اختلاسیه اون دولت هم که علی ماشالله ... یعنی واقعا به کجای این عطا ،لقای اون قبلی رو ببخشیم که دیگه اسمش نیاد . آقای روحانی من...
-
خاطره
شنبه 11 بهمن 1393 14:02
به نام یزدان پاک سلام حدود سال 84 بود زمستون برفی و سنگینی داشتیم ، حدود ساعت 4 رسیدیم به ترمینال کاوه ی اصفهان ، یعنی راس ساعتی که حرکتمون بود شب سختی را سپری کرده بودیم ، جاده برف و کولاک و یخبندان شدیدی بود ، به محض رسیدن، کارمندای شرکت همسفر اومدن پای اتوبوس ، تا کمکمون کنن و اتوبوس برای سرویس برگشت آماده بشه ....
-
باز گشت
سهشنبه 7 بهمن 1393 22:01
به نام یزدان پاک سلام امروز بعد از تعطیلی و استراحت چند روزه ، تصمیم گرفتم که دوباره دفترچه کارمو تمدید کنمو برگردم روی اتوبوس (البته بازم بالجبار و محض تامین معاش) اما تا رفتم اتحادیه و 70 خان رستم را دیدم ، به خود لرزیدم !! نکنه دیگه جای من اینجا نیست ؟ یعنی تنزل درجه پیدا کردم ؟؟ برای تمدید کارت هوشمندم میبایست به...
-
آسمون
جمعه 3 بهمن 1393 14:48
به نام یزدان پاک سلام یه وقتائی میشه که زل میزنیم به آسمون ، نه اولش پیداست که از کجا شروع شده !! و نه انتهای این صفحه رنگی معلومه ،، تماشای آسمون به نظر من 2 مورد خاص را همیشه به ما گوشزد میکنه : 1- بزرگیه خدائیه که آفریننده و بر پا کننده ی اونه 2- کوچکی و محدودیت من ، منه آدمه ، عالم خاکی !! خدا بزرگیتو شکر ... تا...
-
رنج
شنبه 27 دی 1393 22:08
رنج نباید تو را غمگین کند، این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه میکنند... رنج قرار است تو را هوشیار تر کند ، چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند، رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند. رنجت را تنها تحمل نکن، رنجت را درک کن، این فرصتی است براى بیداری، وقتی آگاه شوی بیچارگی ات تمام میشود... اگر که به جاى محبتی که...
-
از زندگی آموختم
شنبه 27 دی 1393 21:57
از زندگی آموختم هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست. آموختم از آدمها بت نسازم. آموختم اگر به من حسادت میکنندحتما از آنها برترم. آموختم خنده بعضی ها از گریشون غمناک تره. آموختم تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد. آموختم کم آوردن قسمتی از زندگیست. آموختم هر چه می خواهد دل تنگت،نگویم ساکت باشم،کسی درک نخواهد کرد. آموختم که گاهی...
-
روح
جمعه 26 دی 1393 18:20
به نام یزدان پاک سلام در این پست میخوام به گزینه ای اشاره کنم که ، بین رانندگان دیدنی و قابل لمس نیست ؛ بلکه زائیده افکار و عقاید آنهاست !! روح : بله روحی که در کالبد هر شخصی وجود داره ابتدا به ساکن و در بدو تولد ،پاک و بی آلایشه ، این روح همینطور که آدمی شکل میگیره پا به پاش بزرگتر و پیچیده تر میشه هر کسی بستری براش...
-
حسین پناهی
سهشنبه 23 دی 1393 17:59
حسین پناهی: شرم می کنم با ترازوی کودک گرسنه کنار خیابان، سیری ام را وزن کنم! ای کاش یک ماه نیز موظف بودیم از اذان صبح تا غروب آفتاب فقرا را سیر کنیم نه این که گرسنگی و تشنگی کشیده تا فقط رنج آن ها را درک نماییم! آری هزاران بار افسوس که دیریست وا مانده ایم در ظاهر دین، دهانمان پر شده است از غلظت تلفظ حرف <ض> در...
-
چارلی چاپلین
دوشنبه 22 دی 1393 22:47
ﺷﺎﻫﮑﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﭼﺎﺭﻟﯽ ﭼﺎﭘﻠﯿﻦ : ﺧﻄﺎﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻧﺎ ﺑﺨﺸﻮﺩﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻢ،ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﺸﺪﻧﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐردم... ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﻧﻤﯿﺮﻓﺖ،ﺩﭼﺎﺭ ﯾﺎﺱ ﺷﺪﻡ،ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﮐﺮﺩﻡ ... ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻡ ... ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ ﭘﺲ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻡ. ﻭﺑﺎﺭﻫﺎ ﻗﻠﺒﻢ ﺷﮑﺴﺖ...
-
بیسکوئیت های زندگی
دوشنبه 22 دی 1393 19:14
یکی از دوستان تعریف میکرد: "یادمه هشت سالم بود یروز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه مینو به صف کردنمون و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویتو ببینیم وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرونو ورداشتن و خوردن من رو حساب تربیتی که شده بودم...
-
دوست خدا باشیم
شنبه 20 دی 1393 23:45
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﯽ ﺩﯾﺪ ﭘﺴﺮﮐﯽ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﺭﻩ ﻭ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﭖ ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﯽ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ… ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻓﺖ ﯼ ﮐﺘﺎﻧﯽ ﻧﻮ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻔﺸﺎ ﺭﻭ ﺑﭙﻮﺵ… ﭘﺴﺮﮎ ﮐﻔﺸﺎ ﺭﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﺧﺪﺍﯾﯿﺪ؟!… ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻟﺒﺶ ﺭﺍ ﮔﺰﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ! ﭘﺴﺮﮎ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﺪﺍﯾﯽ، ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺩﯾﺸﺐ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ...
-
خدا را برایتان آرزو دارم
شنبه 20 دی 1393 23:41
خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود ... تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد ... با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت ... تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد ... تنهاکسی است که وقتی همه رفتند میماند ... وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید ... وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود ... و تنها...
-
نور
شنبه 20 دی 1393 19:24
به نام یزدان پاک سلام بعضی از رانندگان ، حالا حرفه ای یا غیر حرفه ای فرقی نمیکنه ! عادت دارن چراغ سالن خودرو خودشونو شبها روشن بزارن ، چند ایراد به این عمل وارده از جمله : 1-رانندگان اطراف بخاطر جلب توجه ناگهانی و یا کنجکاوی امکان داره دچار تصادف بشن همونطور که هنگام خوندن تبلیغات روی بیلبوردهای شهری بارها این اتفاقات...
-
سلامت رانندگان و اهمیت آن
جمعه 12 دی 1393 18:36
به نام یزدان پاک سلام در این پست ، در نظر دارم آغاز گر بحثی باشم که تا کنون به صورت حرفه ای به آن نپرداخته اند و فقط و فقط برای ادای تکلیف، از سوی مسئولین و دست اندر کاران امور حمل و نقل به آن نیم نگاهی شده است. وزیر محترم ، جناب آقای دکتر هاشمی ، مرتبا از اشاعه فرهنگ سلامت در کشورمان سخن گفته اند و در عمل هم نشان از...
-
نقاشی !!
پنجشنبه 11 دی 1393 21:57
من و دنیا همدیگه رو نقاشی میکنیم. . .! من با مـداد سیـاه، دنیا با مـداد سفیـد. . .! من روزای دنـیـارو رنــگ میـــزنـم. . .! دنــــــــــــــــــــیـــا مــــوهـــای منــــو. . .!
-
آیا تا به حال عملکردمونو سنجیده ایم ؟؟
دوشنبه 8 دی 1393 17:51
پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟» زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم...
-
زندگی"
دوشنبه 8 دی 1393 17:35
زندگی ذره کاهیست ، که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم زندگی نیست بجز نم نم باران بهار ، زندگی نیست بجز دیدن یار ، زندگی نیست بجز عشق ، بجز حرف محبت به کسی ، ورنه هر خار و خسی ، زندگی کرده بسی ، زندگی تجربه تلخ فراوان دارد ، دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه ی یک عمر بیابان دارد . ما چه کردیم در این فرصت کم...
-
سوتک
دوشنبه 8 دی 1393 17:27
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد ! نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد. گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او هر روز پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد. و خواب خفتگان خفته را بیدار سازد. بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
-
راست و دروغ
یکشنبه 7 دی 1393 15:48
قشنگه بخونید کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ * *فیلسوف است** کسی که راست و دروغ برای او یکی است، * *چاپلوس است** کسی که پول می گیرد تا دروغ بگوید * *دلال است** کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد، * *گدا است** کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد * *قاضی است** ** کسی که پول می گیرد تا راست را دروغ و دروغ را...
-
یک تجربه
دوشنبه 1 دی 1393 17:48
سلام دوستان (رانندگان اتوبوس و رانندگان حرفه ای) یک تجربه : فیلتر های آبگیر و خشک کن و لجن گیرهای ، مسیر لوله های باد (مخصوصا اتوبوس) میبایست مرتبا چک شوند چرا که در صورتیکه مسیرهای باد حاوی کمی آب و یا بخار آب باشد در فصل سرما به سرعت یخ زده و باعث اختلال در سیستمهای بادی میشود ، مثلا اتوبوسهای اتوماتیک یا دیر دنده...
-
کارت سلامت رانندگان حرفه ای
شنبه 29 آذر 1393 20:30
سلام هم گروهی های گرامی رانندگان اتوبوس و کامیون امرور قصد باز کردن بحثی را دارم که اکثرا با اون مواجهیم و هر دفعه به طریقی این مورد با سهل انگاریه خودمون و مسئولین ذیربط مواجه میشه . کارت سلامت رانندگان حرفه ای : معاینات دوره ای برای هر فردی تاز اعضائ اجتماع لازم و ضروریه ، حال اگه اون شخص راننده و مسئول جان چندین...
-
حس خوب
سهشنبه 25 آذر 1393 18:36
امروزت را ، با تکه های شکسته دیروز شروع نکن امروز روز دیگری است !! امروزت را پر از حس خوب کن ... حس خوب یعنی کودک ماندن حس خوب یعنی تکرار روز تولد حس خوب یعنی گول نزدن وجدان حس خوب یعنی بخشیدن دیگران حس خوب یعنی برداشتن بار پیر زن همسایه حس خوب یعنی ایستادن روی ترازوی پیرمرد حس خوب یعنی نوازش دستان مادر حس خوب یعنی...
-
حسین پناهی
سهشنبه 25 آذر 1393 18:33
ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﻨﺎﻫﯽ : ..ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ !!...ﮔﺎﻫـــــﯽ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ !!..ﮔﺎﻫــــــــﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ !!...ﮔﺎﻫــــــــــﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ !!...ﮔﺎﻫـــــــــــﯽ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ !!...ﮔﺎﻫـــــــــــــﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ !!...ﮔﺎﻫـــــــــــــــﯽ ﺩﺭ ﺗﻨـــــــﻬﺎﯾﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ !!...ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺳــــــﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﮕــــــــﻮﯾﻢ :ﻣﻦ ﺍﺯ...
-
بخونید ، بخونید و لذت ببرید
سهشنبه 25 آذر 1393 18:09
خیلی زیباست لطفا حتما بخوانید................................................................................روزی در یک رستوران نشسته بودیم که یک دفعه مردی که با تلفن صحبت میکرد فریاد شادی کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از اتمام تلفن رو به گارسن گفت : همه ی کسانی که در رستوران هستند مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه...