دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان
دست نوشته های یک راننده اتوبوس

دست نوشته های یک راننده اتوبوس

ایجاد فضایی برای تبادل نظر، طرح مشکلات و آشنایی با شغل رانندگان

وظایف متقابل رانندگان(اتوبوس های بین شهری) و مسافران


به نام یزدان پاک


سلام


همانطور که قبلا در موردش صحبت کرده بودم ، این پست به وظایف رانندگان و مسافران بین شهری نبست به هم اختصاص داره ، از اونجائی که همیشه حق با مشتری است ، ابتدا به وظایف رانندگان در قبال مسافران میپردازیم .


ابتدا باید به این مورد اشاره کنم که وظایف رانندگان در قبال مسافران ، فقط به رانندگان مربوط نیست ، بلکه در سیستم حمل و نقل امروزی ، طیف گسترده ای از مسائل مربوط به شرکتهای مسافربری و مالکان اتوبوس میباشد ، ولی چون رانندگان در طی مسیر با مسافران در تماس هستند ، با عنوان ، وظایف رانندگان به آنها میپردازیم .


1- راننده میبایست ، قبل از سفر استراحت کافی داشته و سر حال و شاداب ، کار و سفر خود را آغاز کند .

2-راننده میبایست ، با ظاهری آراسته و روی گشاده ، هنگام سرویس با مسافران مواجه شود .

3-راننده میبایست ، قبل از انجام سرویس از سلامت وسیله ی نقلیه ی خود ، ضمن هماهنگی با مدیر فنی شرکت ، اطمینان حاصل نماید .(همچنین مایحتاج ایمنی )

4-راننده میبایست ، کابینه سفری مطمئن و شایسته به همراه داشته باشد .

5-راننده میبایست ، وسایل آسایش و راحتی مسافران را قبل از انجام سرویس به همراه مهماندار کنترل و از کفایت آنها اطمینان حاصل نماید .

6-راننده میبایست ، ضمن احترام به قوانین راهور ، از هدر رفت وقت مسافران به نحو شایسته ای جلوگیری کند تا مسافران در سریعترین زمان ممکن به مقصد برسند .

7-راننده میبایست ،در برخورد با مشکلات صبور و با تدبیر باشد .

8-راننده میبایست ، به نحوی رانندگی کند ، که ، آرامش خاطر و اطمینان از بهترین خاطرات سفر مسافران باشد .

9-راننده میبایست ، صادق باشد و در صورت عدم سلامت کافی از انجام سفر خودداری نماید .

10-راننده میبایست ، راننده باشد .

11- ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و اما ، وظایف متقابل مسافران در برخورد با رانندگان اتوبوس بین شهری :

به نظر شما آیا وقتی با یک پزشک و یا مهندسی در شهرداری و امثالهم کاری داشته باشیم ، چه برخوردی با این اصناف خواهیم داشت ؟

1-یک مسافر میبایست ، حداقل 15 دقیقه قبل از سفر در پایانه ی مسافری و شرکت مطبوع حضور داشته باشد .

2-یک مسافر میبایست ، ضمن داشتن ظاهری آراسته و تمیز ، نشاط را به کابینه ی سفر و سایر همراهان هدیه دهد .

3-یک مسافر میبایست ،حداکثر بار مجاز به حمل توسط ناوگان جاده ای را به همراه داشته باشد .

4- یک مسافر میبایست ، شکیبا و محترم باشد و در برخورد با کادر رانندگی کمال ادب را رعایت کند .

5-یک مسافر میبایست ، ضمن احترام به سایر همسفران ، از درخواستهای نا بجا که باعث برهم زدن نظم سرویس و تضییع حق سایرین میگردد خود داری کند .

6-؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


در صورت تمایل شما به این وظایف ، بندهای دیگری بیفرائید .

راستی مطلب جدید که در هفته نامه ی حمل و نقل با نام حقیر چاپ شد در لینک زیر قابل مشاهدست .

http://tweekly.ir/fa/Main/Page/90/6/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A

تا بعد ...

عنوان پست بعدی

به نام یزدان پاک


سلام


اینکه هر شغلی وظایفی در قبال جامعه دارد و میبایست بدون قید و شرط گردن به انجام آنها بدهد ، صحیح ترین واژه ایست که به معنی مردم داری و رعایت قوانین میباشد ، حال آن وظایف چیست ؟

و در این میان میبایست جامعه هم در برخورد با این مشاغل ، مواردی را رعایت نماید .

قبلا بطور جداگانه در این خصوص پست هائی ارائه شده ، اما به این جهت که در ابتدای فصل زمستان هستیم و حساسیت شغل رانندگی صد چندان میشود ، در پست بعدی ، به این مهم خواهیم پرداخت ، امیدوارم به ارائه نظرات سازنده در پر بار تر شدن این مطلب بنده ی حقیر را یاری بفرمائید .


تا بعد ...

نیاز رانندگان به تامین امنیت شغلی پایدار

به نام یزدان پاک


سلام


تامین معاش یا همان درآمد برای هر انسانی و در پی آن خانواده اش برای ادامه ی زندگی جزئ لاینفک از حیات میباشد .


داشتن شغلی برای این درامد هم جزو واجبات است ، و تامین آتیه ی شغلی هم ،  نیازی برای داشتن زندگی همراه با کار و تلاش و و بدون استرس می باشد . کارگران روز مزدی یکی از دغدغه هایشان کار فرداست !!! این استرس خود دلیلی موجه و قوی برای دلنبستن به کار امروز است ، چرا که غم نان برای فردا خود دغدغه ای برای کارگران روزمزدی و باعث پراکندگی افکار کارگر میباشد .


مشاغل خطیر ، با توجه به حساسیتهای موجود ، نیاز به پرسنلی دارند که توانائی کامل انجام آن را دارا ، و وسایل و ابزار لازم را در اختیار داشته باشند ، مسلما شرایط ایده آل روانی خود یکی از همین ابزار میباشد ، اگر جراحی در حین عمل دغدغه و دل مشغولی شدیدی داشته باشد ، یقینا نتیجه ی عمل ، آن نخواهد بود که انتظار میرود !!!


رانندگان درون و برون شهری با توجه به اینکه در بخش حمل و نقل و ترافیکی بسیار موثر و نتیجه ی تلاش آنها بر جامعه اثر مستقیمی  دارد ، یکی از همین مشاغل میباشند ، که متاسفانه به صورت روز مزدی و بدون هیچ پشتوانه ای مشغول بکارند و هر آن ممکن است بنا بر سلیقه ای از کار بر کنار و یا مجبور به ترک کار شوند .


از طرفی ، کار آفرینان عرصه ی حمل و نقل با توجه به هزینه های کمرشکن موجود و مبالغ هنگفتی که در این صنعت لازم به سرمایه گذاری دارند ، و امثالهم ، سعی در صرفه جوئی و گاها ، اجحاف در حق رانندگان دارند ، شرکتها ی مطبوع نیز با عنایت به خصوصی بودن ، قوانینی دارند که عمدتا به نفع رانندگان ، همان اهرم های اجرائی این صنعت نمیباشد .


1-حقوق مناسب با شغل و خطرات و احتمالات اطراف آن .

2-اضافه کاری ، برای ساعتهای معطلی در ترمینال و شرکتهای مسافربری که هیچ کدام به خواست رانندگان نیست و تنها و تنها برای درامد مطمئن و بالاتر مالکین و شرکت های مسافربری است(سهم خواهی رانندگان در این درامدها)

3-بیمه های عمر و تکمیلی که باتوجه به خطیر بودن این شغل از ملزومات رانندگان برای بعد از فوت  شان و تامین آتیه ی درامدی خانواده میباشد .

4-دورکاری

5-مرخصی های سالیانه و استفاده از تعطیلات (طبق برنامه)

6-بن های کارگری

7- سهام عدالت (کارگری)

8-عیدی و پاداش های مرسوم

9-استفاده از استراحت های پزشکی با رعایت قوانین کار .

10-بهره مندی از داشتن اتحادیه ای به معنای واقعی برای رانندگان نه اتحادیه ای که توسط مالکان اتوبوس اداره بشود .

 همه ی اینها تنها بخشی از مقررات کار برای کارگران شاغل در ایران اسلامی میباشد ، حال چرا  رانندگانی که جان و مال مردم این میهن در گرو آسایش آنهاست ، از حداقل امکانات و مایحتاج زندگی بهره مند نیستند ؟

آیا تنها راه حل این معضل ، استخدام رانندگان توسط شرکتهای مسافربری و یا باربری خصوصی و یا دولتی نمیباشد ، برای مثال رانندگان اتوبوسهای درون شهری(شرکت واحد) ؟

در صورتیکه شرکتهای مسافربری کمی از حقوق حقه ی رانندگان را به آنها اختصاص بدهند ، و اهرمی برای نظارت این قبیل شرکتها در اجرای بدون قید و شرط قوانین کار باشد ، و رانندگان به طرق مشروع و قانونی جذب شرکت های مسافربری بشوند ، اصلی ترین دغدغه ی رانندگان که همانا تامین امنیت شغلی است بر طرف خواهد شد .


شاید یکی از دلایل عدم تمایل شرکتها به تن در دادن به این مهم ، راه های فرار از قانون و سود سرشاریست که به جیب مالکان و شرکت داران سرازیر میشود . برای مثال اکنون که اتوبوسی تصادف میکند ، بار قاچاق حمل کند ، مسافر غیر قانونی جابجا کند ، مقصر کیست ؟ مسلما راننده 

اما اگر این راننده حقوق و مزایای مکفی خود را از محلی غیر از تخلف  و تخطی از قانون !!!!کسب کند آیا نیازی خواهد بود تخلف کند ؟ و آیا بازهم شاهد این گونه تخلفات خواهیم بود و اگر باشیم ، مقصر کیست ، الا شرکت !!!!

بحث در این خصوص طولانیست و نیاز به مخاطب و ادامه ی بحث به صورت پرسش و پاسخ دارد و البته میبایست موارد قانونی نیز در این قضیه لحاظ شود . 

در همین اندازه به این مقال بسنده میکنم و امیدوارم که بزودی شاهد تحولی در این بخش نیز باشیم .


تا بعد...

عنوان و مضمون پست بعدی

به نام یزدان پاک


سلام 


بزودی جهت 2 منظور به پست جدید با عنوان طرح استخدامی رانندگان بین شهری خواهم پرداخت .

اولا برای اینکه با همفکری و مساعدت شما بزرگترها ، بتوانم کلیات و جزئیات لازم برای این طرح را پی ریزی و هدف گذاری نمایم .

دوم : دوست گرامی جناب میرشاهی که دبیر سرویس و مسئول صفحات "جاده ای و شهری" هفته نامه حمل و نقل   راهستند ، پیشنهاد مطلبی در خصوص رانندگان را دادند و لازم دیدم برای دومین مطلب ، بهتر است به مشکل ریشه ای و زخم کهنه ی رانندگان که همانا تامین امنیت شغلی و استفاده از مزایای شغلیست بپردازیم .


نظرات و راهنمائی های شما سروران باعث رشد و پختگی مطالب و بارور تر شدن وبلاگ راننده ها خواهد شد . از اینکه با همیم خوشحالم .


 لینک مصاحبه ی اخیر با جناب میرشاهی :

http://tweekly.ir/fa/Main/Page/88/6/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A


تا بعد ...

نمایشگاه حمل و نقل

به نام یزدان پاک


سلام


خیلی دور نیست که کارت دعوت به نمایشگاه حمل و نقل جاده ای سال 86 را دریافت کردم ، خوب از طرفی خوشحال و مسرور که ای بابا همچین که فکر میکردم هم نبوده و منم جزو آدمها حساب کردن (چون تا اون روز کسی راننده ای را رسما برای بازدید از نمایشگاه دعوت نکرده بود) !!!!


خوب روز مقرر و به همراه چند تن از دیگر مدعوین از اصفهان به تهران رفته و صبح علی طلوع رفتیم نمایشگاه بین المللی تهران و کلی ذوق مرگ شدیم !!!


شرکت عقاب افشان بنده را به همراه دیگر دوستان دعوت کرده بودند و منم از علت دعوت کلا بی خبر و سرخوش از حضور ،،، خوب اون لا کرداری که میدونست هم چیزی نگفته بود یا فکر نمیکرد من همچین سوتی بدم !!!!


خلاصه اول حال و احوال با مهندس اکبری و پسرشان(صاحبان شرکت عقاب افشان) بعد مهندس جعفری مدیر تولید که در اصل مسبب دعوت تیم ما بود ، و باقی دوستان

و پذیرائی مخصوص غرفه های شرکت های تولیدی و کمی هم سخنرانی جناب اکبری بزرگ و بعد هم رونمائی از اسکانیا مارال 3محورجدیدترین تولید برای اون سال  ، منم همچین ژست گرفته بودم و داشتم ماشینو برانداز میکردم ، رفتم نشستم پشت فرمون ، از اولشم از سیستم اطاق و جایگیری راننده توی این برند خوشم نمی آمد و در اصل کلی مشکل داشت ، داشتم توی آینه های بغل ماشینو برانداز میکردم ، غافل از اینکه کلی از مهمانهای حاضر اومدن توی سالن اتوبوس و دارن منو تماشا میکنن ، که :<< مهندس اکبری با یه حالتی که انگار من خبر دارم ، پرسید ؟ جناب *** میشه نظرتو درباره این اتوبوس بگی !! منم مثل این خریداران کل و خبره های کار یه نیم نگاهی کردم و گفتم ، بگم !!! جواب داد بله بگو تا بقیه هم بشنون !!! آخ که هرچی ایراد بود توی سیستم جایگیری فرمان که از اول توی اسکانیا جزو ایرادات راننده ها بود و ستون های کناری که جلوی دید آینه ها را میگرفت و گودی بیش از حد جای راننده یا همون رکاب اول سالن و عدم دید کافی از سپر جلو تا چرخ جلو و خلاصه نقاط کور و بینای ماشینو داشتم یکی یکی میگفتم و حواسم به رنگ و روی مهندس جان نبود و حسی هم گرفته بودم شاعرانه و عالمانه !!! که یهو مهندس پرید وسط حرفم و گفت بیا موتورم یه نگاهی بندازیم ، منو با عجله برد تا ته اتوبوس و تصنعی درب موتور و باز کرد همین که اومد بگه آخه مردک این چرت و پرت ها چیه داری تحویل میدی !! انگار که بقیه تماشاچی ها هم از سخنرانی فصیح بنده حض وافری برده بودند !! مثل جن بو داده حاضر شدند و مهندس حرفشو قطع کرد و بنده خدا فکر میکرد که من از موتور و اوضاعش خبری ندارم ، دنبال صحبتش  گفت موتور چطوره که منم با لحنی ، تمسخر آلود جواب دادم : مهندس جان هندوانه در بستس چی بگم ؟؟؟؟ که پرسید بالاخره اصطلاحا راننده ای هستی کارشناس !! نظرتو بگو ، (اون بنده ی خدا فکر میکرد با حرکتی که زده و چشم ابروئی که واسم کج کرده لابد منم فهمیدم یا حداقل دوزاریم افتاده که چرت تحویل ندم)  

منم خیلی راحت پرسیدم همون موتوره قبلی با همون گیربکسه ؟ که جواب داد تقویت شدس !! که من با پوزخندی گفتم رالی کجاست؟؟  و ادامه دادم اون  اطاق قبلی که کوچکتر بود از سر این موتور و گیربکس زیاد بود حالا یه اطاق با 1.70 طول بیشتر و همون موتور و گیربکس که دیگه مهندس تحمل نکرد دست منو گذاشت تو دست یه قول تشنی با دو متر قد گفت آقای شوری خسته هستن ببرین ازشون پذیرائی کنید تا من بیام ، یارو هم مثل کودکی که بادکنکی توی دستش داره و دنبالش میکشه منم برد توی یه اتاق از اتاقهای غرفه ی عقاب افشان یه جعبه شیرینی ، یه فلاسک چای و یه میزو صندلی تحویلم داد و در و بست رفت،، دیدم نه تنها بسته، قفلشم کرده بود 

خلاصه بسکه شیرینی و چای خوردم حالت تهوع داشتم که وقت ناهار در و باز کردن و منو تا رستوران و از اونجا برای ارسال سریع و بی وقفه تا ترمینال مشایعت کردن .


بعدها خیلی به این موضوع فکر کردم واسه چی اینهمه از من پذیرائی کردن ، تازه دوزاریم افتاده بود (البته رفیق لاکردار همراهم) کمکم کرد و فهمیدم کلا نباید ایرادات را میگفتم و باید تعریف میکردم !!!!


آره راستهکه میگن :

عجب رسمیت رسم آدمیزاد

که دور افتادگان را کم کند یاد

که دور افتادگان را مرده خوانند

که خاک مرده را کی میبرد باد 


از اون سال با اینکه شدیدا غرق در امور حمل و نقل بودم کسی دیگه ازم دعوت نکرد ، چراکه اونها کسی میخواستند که تعریفشان را مکرر بگوید نه معایب را به رخ بکشد ، اسکانیا خیلی کشتار داده و میده توی جاده ها اما کو کسانی که بخواهند ، بفهمند ایراد کار کجاست !!!



Image result for ‫نمایشگاه حمل و نقل سال 95‬‎

این اسکانیای ماست !!!

Image result for ‫عکس از تولیدات شرکت اسکانیا سوئد‬‎

اینم اسکانیا ی سوئد 


قیاس مع الفارق بود به دل نگیرید !!!

و در نهایت باز هم به قول شاعر :

فلفل هندی سیاه و خال مه رویان سیاه

هر دو جان سوزند مام این کجا و آن کجا 


Image result for ‫عکس از تولیدات شرکت اسکانیا سوئد‬‎


تا بعد ...