به نام یزدان پاک
با سلام
بچه که بودیم پدرم مدام میگفت کت تنمو میفروشم تا بچم درس بخونه و دکتر بشه خودم که کمی بزرگتر شدم آرزوم بود نقاش بشم و به همین دلیل نقاشیم بهتر از باقیه درسام بود . تا !!! جنگ شد ! درس نا تمام موند و بقیش هم اکثرا میدونن اوضاع چطور بود ، که نهایت امر بجای تمام آرزوهامون شدیم راننده اتوبوس ... افتخار میکنم که از راه حلال زندگیه خودمو و خانواده 4 نفریمو میگذرونم بازم شکرت خداااااااااااا